دوتارت را زمین نگذار! | مروری بر کتاب ماتی خان
در جنگ بین تجدد و اصالت غالبا اصالت برنده است به شرط آنکه نشانههای اصالت از بین نرفته باشند. بین اقوام ایرانی هم موسیقی محلی یکی از همین نشانههاست. سازهایی مثل عاشیق در آذربایجانات، سنج و دمام در جنوب ایران و دوتار در بین قوم ترکمن همیشه در تلاش بودهاند تا روح مقاومت و مطالبه را بین مردم حفظ کنند. به کمک همینهاست که در مواقع حیاتی ارادهها به هم متصل میشوند و خود را به آیندگان اثبات میکنند. به نوعی این سازها حکم سلاح و جامهی رزم دارند. سلب کردنشان از اقوام به معنی خلع سلاح کردنشان است. قوم خلع سلاح شده نمیتواند از حق و اعتقاد خود دفاع کند. در “ماتی خان” اسلاحها اگر چه مدتی نواخته نشدهاند اما از بین هم نرفتهاند. برای آشنایی بیشتر با کتاب ماتی خان ادامه این مطلب را از چی کتاب بخوانید.
فهرست مطالب
دور کتاب ماتی خان در یک دقیقه
برای آشنایی بیشتر با کتاب ماتی خان این ویدیو را از چی کتاب تماشا کنید:
برای تماشای ویدیوی با کیفیت معرفی کتاب ماتی خان و سایر ویدیوهای معرفی کتاب، به کانال آپارات چیکتاب سر بزنید.
کتاب ماتی خان
ماتی خان در سال ۹۸ توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسید. در دومین دورهی جایزهی ادبی اندرزگو به عنوان اثر برگزیده در بخش رمان بزرگسال شناخته شد. عبدالرحمن اونق نویسنده گلستانی ترکمن به واسطهی این اثر تاریخی حماسی خود به عنوان چهرهی سال هنر انقلاب معرفی شد. طبق شنیدهها قرار است سریالی اقتباسی از “ماتی خان” نیز ساخته شود.
ماجرا از چه قرار است؟
داستان در اوایل حکومت پهلوی جریان دارد. حکومت مست تجدد است و مردم دلگرم اصالت. اهالی خایرخوجه، روستایی مرزی نزدیک رود اترک، در گدتکمههاشان نان گرم دارند و جوانها در دشتهای قیزلارداغی دوتار مینوازند. آنها به تازگی چارواداری را با چموری پیوند زده و تفنگها را تسلیم کردهاند. کوچک و بزرگ همگی رویا و آرمان دارند و در کنار هم ضرباهنگ زندگی در خایرخوجه را حفظ میکنند. در این میان سر و کلهی امنیهچیها پیدا میشود. رابطهی بین مردم و امنیه این ضرباهنگ را مضطرب میکند اما یاشلیاولیهای خایرخوجه و در راسشان ماتی خان در تلاشاند تا همه چیز به روال همیشگی برگردد، تا رویاها نمیرند. “ماتی خان” روایت غیرت، اصالت و نجابت است.
امنیه به جای خان!
وقتی بحث زور و قدرتنمایی باشد چه فرقی میکند امنیه بالا سر کار باشد یا خان؟ در این میان اما رضاخان چون در توهم قدرت مطلق بود ترجیح داد آن تک و توک خانهایی که با او زاویه داشتند را هم از سر راهش بردارد. او با ایجاد امنیه و سر کار قرار دادن نیروهایی که معیار اصلی گزینششان قساوت و راحت دست به تفنگ شدن بود دست به استحالهی فرهنگی جامعه زد.
در واقع با منطق خود به وسیلهی این اقدامات ایران را در جهت پیشرفت قرار میداد غافل از آن که این چیزی بیشتر از یک شوک فرهنگی نیست و بهایی که در ازای آن باید پرداخت بسیار بیشتر است. هر قدر هم در اثر این اقدامات ظواهر تغییر کنند و کلاهپهلوی اجباری به سر ملت گذاشته و چادر از سر نوامیس کشیده شود ریشهها که نخواهند خکشید. این مسیر بیش از پیشرفت، ترس و خون برای مردم به ارمغان میآورد.
در چشم به هم زدنی تمام شد
وقتی تعداد صفحات کتاب را دیدم ترس برم داشت. به هرحال ۴۱۶ صفحه به نسبت زیاد جلوه میکرد اما بعد از سه روز در کمال تعجب داستان به پایان رسید و من غرق در سادگی کلمات و روایتی عاری از تجملات بودم که سه روز مرا پای خود نشانده بود. همراه با اهالی خایرخوجه خندیده و حتی عصبانی هم شده بودم از شما چه پنهان اشک هم حتی ریختم. من عطر نان تازه و صدای خندههای دختران وقتی لب اترک کوزههاشان را پر میکردند با خواندن این داستان در خاطراتم اندوختهام. من با “ماتی خان”، این داستان ساده، همزمان در مکان و زمان سفر کردم و روایتی با توصیفات جذاب را که به اعتراف نویسنده ماجرایی حقیقی است و خاطرهاش را از پدربزرگش شنیده، دیدم و به زمان حال بازگشتم. چه تجربهی شیرینی…
اینجا باید ماتی خان حرف اول و آخر را بزند
بعد از آن فصل اول طوفانی که چارهای جز همراهی برای مخاطب باقی نمیگذارد و محکم او را هل میدهد وسط داستان، خواننده مدام به دنبال نام ماتی خان میگردد. ماتی خان چه گفت؟ ماتی خان نظرش چه بود؟ و… انگار ماتی خان نخ تسبیح داستان است. در گامهای اول ممکن است بهمان بر هم بخورد که چرا؟ مگر یک شخصیت چقدر میتواند مهم باشد اما با پیشرفت داستان به جایی میرسیم که با خود میگوییم چرا که نه؟ اصلا هرچه ماتی خان بگوید و این حال در پایان داستان به اوج خود میرسد و آدم دوست دارد با صدای بلند فریاد بزند که اینجا باید ماتی خان حرف اول و آخر را بزند.
محور بودن ماتی خان گاهی ممکن است منطق زمانی داستان را دچار مشکل کند که چندان مهم به نظر نمیرسد. در صفحات اول شخصیتها شبیه تیپ جلوه میکنند و مخاطب حس میکند با داستانی مثل بقیهی داستانها در این فضا و ژانر روبهروست در حالی که با جلو رفتن داستان هرکدام به خوبی جای خود را پیدا میکنند. پاورقیها در این داستان حاشیه نیستند و در نبودشان یک جای کار لنگ است.
در نهایت اینکه…
آقای اونق صریح است و داستان گفتن را خوب بلد است. او جملاتش را لای زرورق نمیپیچد، پیچیدهگویی ندارد بنابراین خیلی راحت میتواند نوجوانان و حتی بزرگسالان جامعهی امروزی را پای کلمات خود بنشاند. از ایشان چند کتاب دیگر هم با فضای صحرا و قوم ترکمن به چاپ رسیده، مثل “آوای صحرا” و “حماسهی گوراوغلی” و… که حاکی از احساس تعلق و شناخت عمیق ایشان نسبت به زادبومشان است و همین ناب بودن احساسات و تعاریف برای مخاطب بسیار ترغیبکننده و هیجانانگیز است. ماتیخان، اثری تاریخی-حماسی، حاوی اطلاعاتی ارزشمند دربارهی قوم ترکمن است که برای مخاطبین در حال فرار از زندگی روزمره و شبهمدرن پیشنهادی مناسب است.