نابغه ما | مرور کتاب نا
نابغهای که نمیشناسیم. من شهید صدر را با این جمله شناختم، آن روزها که در دانشگاهمان همایشی برگزار شده بود پیرامون زندگی و اندیشه شهید صدر و بر روی تمامی پوسترهای این همایش این جمله نقش بسته بود. همان روزگاری که از میان علمای خاندان صدر، امام موسی صدر بیشتر بر سر زبانها بود چه از این رو که در منطقه جغرافیایی محبوب نزد ما ایرانیها یعنی لبنان زیسته بود چه از آن رو که عکسهایی را از او میتوانستیم ببینیم که در تصویر کلیتری که از روحانیون داشتیم به سختی جا میگرفت. در چنین فضایی نام یکی دیگر از علمای خاندان صدر یعنی شهید سید محمدباقر صدر به گوشم خورد. حال سوال این بود شهید صدر دقیقا کیست؟ کتاب نا تلاشی است برای پاسخ به این سوال که در ۲۱۶ صفحه به قلم مریم برادران و توسط انتشارات پژوهشگاه تخصصی شهید صدر در سال ۱۳۹۹ چاپ شده است. برای آشنایی بیشتر با او ادامه این مطلب را از چی کتاب بخوانید.
فهرست مطالب
ویدیوی معرفی کتاب نا در یک دقیقه
معرفی کتاب نا
اگر اندکی در فضای مطالعه علوم انسانی از زوایه دید اسلام قرار داشته باشید زمانی که از شما بپرسند شهید صدر کیست؟ به اندازه چند جملهای میتوانید بگویید که در نجف زندگی کرده است، در ۱۳ سالگی به مرجعیت رسیده است، با فاطمه، خواهر امام موسی صدر ازدواج کرده است، خواهری به نام بنت الهدی صدر دارد، تالیفاتی مانند اقتصادنا، فلسفتنا را در کارنامه خود دارد و تمام.
اما این اتمام شهید صدر نیست! این تازه شروعی است برای خواندن و بیشتر خواندن. کتاب نا میتواند شروع مناسبی برای بیشتر خواندن از زندگی شهید صدر باشد. این کتاب که به صورت روایتهای مختلف نوشته شده است در نگاه کلان تصویری از زندگی شهید صدر به مخاطب ارائه میدهد. روایتهای این کتاب به قطعات پازلی میماند که در کنار یکدیگر پازلی کلی را از زندگی شهید صدر میسازد.
داستان کتاب نا
در ابتدای کتاب نا نویسنده شجرهنامهای از خاندان بزرگ صدر را قرار داده است که شامل نسبتهای نسبی و نسبتهای سببی مهم خاندان صدر است. دیدن این شجرنامه شاید یک دید کلی از خاندان صدر و وصلتهای این خانواده با سایر خاندانها به مخاطب ارائه بدهد اما سعی در به یاد سپردن آن تلاشی عبث است! زیرا نسبت این افراد در لابه لای داستانهای روایی و تعدد شخصیتهای این کتاب گم میشوند اما در طول داستان و با توجه به نوع روایت و اتفاقاتی که رخ میدهد دوباره شناسایی میشوند و دیگر در خط سیر داستان به فراموشی سپرده نمیشوند.
به طور کلی اگر بخواهم محتوای این کتاب را به طور اختصار بیان کنم باید بگویم این کتاب در شرح سبک زندگی شهید محدباقر صدر نگاشته شده است. این کتاب که شامل ۱۶ بخش است. روایتهایی را از کودکی، روزگار طلبگی، نحوه نگارش تالیفات ایشان، ازدواج و زندگی خانوادگی، فعالیتهای حزبی در عراق و حبس خانگی و شهادت ایشان را شامل میشود.
بخشهایی از کتاب
در بخشی از یکی از روایتهای این کتاب که به زندگی خانوادگی ایشان پرداخته است میخوانیم:
مردی با این همه رویاهای بلند… همه اینها آسان میشدند، چون فاطمه خانم درکش میکرد. از وقتی نبوغ به خانواده قدم گذاشت، محمدباقر به میمنت به دختر عمو گفت: «امیدوارم شرایط مرا درک کنی و کوتاهیهایم را ببخشی. این روزها سرم خیلی شلوغ است. کتاب و نوشتن دارم. تربیت بچهها و مسئولیتشان با خودت.» بعد شاهد آورد از تعریف آقا موسی: «من از برادرت شنیدم که تو در عقل راجح هستی.» فاطمه به شوخی گفت: «پس این همه کتاب مینویسی، یکی را تقدیم کن به همسر عزیزت.» محمدباقر خیلی جدی جواب داد: «اینها را برای کسی نمینویسم… اینها مال خدا است.»
نقد و بررسی کتاب نا
به طور کلی کتاب نا را میتوان یک کتاب معمولی در حوزه زندگینامهها دانست. نه سبک خاص و ویژهای در نحوه روایت دارد نه از فرم خاصی استفاده کرده است. اگر کتاب ارزشی دارد ارزشش را از شخصی میگیرد که کتاب در خصوص زندگی او نوشته شده است. اما در میان کتابهای زندگینامه، آن هم زندگینامه علما می توان کتاب نا را جزء کتابهای منطقی دانست. یا به بیان دیگر این کتاب شهید صدری را نشان میدهد که میتوان آن را باور کرد.
نویسنده این کتاب در بخشی از صحبتهای خود در جلسه نقد و بررسی کتاب نا با اشاره به انتقاداتی که به نقاطی از زندگی شهید صدر داشته است میگوید: «این انتقادات باعث شد که از علاقه من به شهید صدر بکاهد و بتوانم زندگی او را واقعیتر توصیف کنم.»
این کتاب را چه کسانی بخوانند؟
شاید از همین رو باشد که مرحوم تشکری نیز در جلسه نقد و بررسی این کتاب عنوان میکند: «باید حتماً فضای سمپاتیک شکل بگیرد و کسی میتواند از این کتاب لذت ببرد که موضوع و ابر قهرمان آن را پذیرفته باشد و خواندنیهای این کتاب برایش خواندنی باشد.» خلاصه آن که توصیه می کنم اگر سوالی که در مقدمه این متن مطرح شد یعنی شهید صدر کیست؟ سوال جدی برای شما نیست سراغ مطالعه این کتاب نروید.