گذری در تاریخ، عشق و حقیقت | مروری بر کتاب پس از بیست سال
شناختن حقیقت، بر مدار آن ماندن و بر صراط عدالت حرکت کردن در زمانهای که فضایش به غایت غبار آلوده و ابری است، که باطل لباس حق پوشیده، بر گردۀ زر و زور و تزویر سوار شده و با تمام قوایش به میدان آمده است، سهل و آسان نیست. بارها دیدهایم که در این آوردگاه تاریخی و بیانتهای حق و باطل، چگونه افراد دچار انحراف شدهاند و رنگ عوض کردهاند و بر اثر داشتن یک زاویۀ کوچک با حقیقتی که گاه چون خورشید روشن است و گاه پس پرده اقتضائات زمان پنهان شده، به ورطۀ گمراهی افتادهاند. کتاب پس از بیست سال روایتی درباره این مرز باریک است. مرز میان حقیقت و باطلی که لباس حق به تن کرده است. برای آشنایی بیشتر با کتاب پس از بیست سال ادامه این مطلب را از چی کتاب بخوانید.
فهرست مطالب
داستان کتاب پس از بیست سال
کتاب پس از بیست سال با یک رفت و برگشت از شب عاشورا شروع میشود، به شامات و دربار معاویه میرود و در پایان کتاب با روایت حزنآلودی از عصر عاشورا و اسرای کربلا و با پرسش عمیقِ ” به راستی حسین را چرا کشتند؟” به پایان میرسد.
روایت کتاب پس از بیست سال دربارۀ شخصیتی به نام سلیم بن هشام، فرزند یکی از متنفذترین رجال دربار معاویه است که در دامان مادری محب امیرالمومنین (علیه السلام) پرورش یافته؛ یک انسان حقیقتجوی معمولی، یک جوان سرکش، عاشقپیشه و جنگاور. سرنوشت، جریانات متکثر و متعددی در مسیر عشق به دختر شیخ بزرگ شام بر سر راه او قرار میدهد. این جریانات که هر کدام بهانهای برای روایت صفحهای از تاریخ عصر علوی و اموی است، در دل خود بازخوانی بسیاری از وقایعیست که ما پیشتر بریدهای از آن یا به گفتۀ خود نویسنده یک صبح تا غروب آن را، در قالب واقعۀ عاشورا شنیدهایم و حال آنکه عاشورا حاصل یک تاریخ است؛ تاریخی که پس از شهادت پیامبر اکرم و در سقیفه آغاز شد و همچنان ادامه دارد.
رمانی که ۴ سال طول کشید!
کتاب پس از بیست سال اولین اثر سلمان کدیور و یک رمان بلند تاریخی مذهبی است. رمانی که تحقیق و نگارش آن قریب به چهار سال طول کشید و در نهایت در هفت فصل و ۷۵۰ صفحه تلاش کرد هم تاریخی و حماسی باشد، هم مذهبی و هم عاشقانه. کدیور دو مولفۀ اساسی عدالت و آزادی را همواره به عنوان روح حاکم بر داستان در تمام طول روایت حفظ کرده و سعی داشته این دو آرمان را با سطر سطر کتابش عجین کند و برای این که آسودهتر بتواند تمام زوایای دارای ارزش و قابل بیان اندیشهاش را در دل توصیفات و صحنهسازیها و روایتهایش بگنجاند، از زاویه دید دانای کل و سوم شخص استفاده کرده است.
نقد کتاب پس از بیست سال
موضوعی که کدیور روی آن دست گذاشته و با دقت و حوصله کتابی با این حجم را دربارۀ آن به رشتۀ تحریر درآورده، برگرفته از یک پرسش است. این پرسش گرهی حساس در تاریخ و تفاوت مبنایی دو قرائت از اسلام است. پرسشی از چرایی انحرافاتی که پس از عصر نبوی در امت اسلامی ریشه دواند، در زمانی نه چندان کوتاه مذهب را علیه مذهب قرار داد و در نتیجه سپاهی چند هزار نفره، برابر حجت خدا فراهم کرد و خون اهل بیت را بر زمین ریخت.
به نظر میرسد این هنر کدیور است که توانسته با استفاده از عنصر خیال و وارد کردن خط لطیفی از عشق در داستان در میان توصیفات دقیق و تصویرسازیهایی برای بازسازی فضای آن روزهای شام و کوفه، به حقایق تاریخی وفادار بماند و مخاطب را ۷۵۰ صفحه همراه خود نگه دارد.
فضاسازی و شخصیتپردازی
در کتاب پس از بیست سال ما با انبوهی از وقایع، مکانها، شخصیتها و اطلاعات تاریخی دیگر و خلق فضای بکر و زیبا مواجهیم. حفظ یکپارچگی متن و ریتم داستان با توجه به این کثرت کار آسانی نیست اما کدیور توانسته انسجام بافت داستان را تا سطر پایانی کتاب حفظ کند. از طرف دیگر تعدد نسبتا قابل توجه خرده روایتها و شخصیتهای داستان یک روی دیگر هم دارد و آن عدم امکان پرداختن عمیق به شخصیت یا شخصیتهای اصلی داستان و خط اصلی روایت است. نویسنده در تلاش بوده با ارتباط برقرار کردن بین این خرده روایتها از اتفاقات دربار معاویه گرفته تا خطابههای ابوذر، از گره عشق سلیم و راحیل تا مهلکۀ جنگ صفین و حملۀ لشکر رومی به شام، به تحلیل جامعهشناسانه و تاریخی وقایع آن دوره بپردازد و هرچه بیشتر از زوایای مختلف به پاسخ پرسش اصلی کتاب بپردازد؛ اما این تعدد و کثرت در مواردی ذهن مخاطب را از تجربه و درکی که میتوانست با پرداخت بیشتر موقعیتها و فضای درونی شخصیتها برایش ایجاد شود، محروم کرده است.
نحوه نگارش نویسنده
توصیفات ادبی و بیان جزئیات در کتاب بسیار زیاد است که این نکته هم دارای دو وجه است؛ از طرفی کدیور با کمک این توصیفات روحانگیز و ادبی – که البته عاری از عبارات نامانوس نیست – توانسته اثر خود را از بدل شدن به یک کتاب تحلیلی-تاریخی در امان بدارد و از طرفی فرصت تبیین و پرداختن بیشتر به گرههای شخصیتها و چگونگی چرخشها و ریزشها و رویشها را از خود سلب کرده است.
به عنوان مثال ما شاهد تحول شمر هستیم؛ فردی که در جنگ صفین فرمانده سپاه امیرالمومنین ( علیه السلام) است و بدون مقدمه یا تحلیل یا روایتی از این چرخش، در بخش بعدی کتاب و صفحهای دیگر از تاریخ او را فرمانده سپاه ابن زیاد در آوردگاه عاشورا مییابیم. و از آنجایی که شخصیت شمر یکی از اثرگذارترین شخصیتهای تاریخ مبارزۀ حق و باطل است، شاید پرداختن بیشتر به چگونگی این چرخش و این تنزل از جانبازی جنگ صفین تا نشستن بر سینه سبط پیامبر (صلوات الله علیه و اله) برای مخاطب قابل تامل و جذابتر میبود.
نویسنده با وجود تمام اندیشهها و آرمانخواهیها و جنس ارزشهایی که تحت تاثیر مرحوم علامه حکیمی به دنبال انتقال و بیان آنها در قالب داستان خود بوده، به دام موعظه، خطابه و شعارزدگی نیفتاده و از این امتحان نیز سربلند بیرون آمده است.
حضور و غیبت حضرت علی (ع)
ویژگی بعدی کتاب هنر وارد کردن شخصیت والای امیرالمومنین (علیه السلام) به زمینۀ داستان بوده، علی در تمام طول داستان هم حاضر است و هم غایب. ما شاهد حضور مستقیم و مداوم این شخصیت در داستان نیستیم اما به نظر میرسد این حضور و غیبت آن به آن علی و اندیشۀ وی در جایجای داستان دیده میشود؛ و نویسنده ملاحظات و حساسیتهای روایت از شخصیت ایشان را به خوبی رعایت کرده است.
«علی یک شخص نیست پیرمرد. او چون انسانهایی نیست که در جسمانیت خویش خلاصه میشوند. علی نوعی ایمان، نوعی اسلام و نوعی حیات است، همانگونه که معاویه چنین است. نزدیکی به علی فقط دیدار او نیست بلکه چون او زیستن و اندیشیدن، چون او خویش را برای هدایت مردمان وقفنمودن است، وگرنه بسیارند که صبح و شام با علیاند، حتی در سپاه اویند ولیک از او چون زمین و آسمان فاصله دارند، همچون تو که در سپاه معاویهای ولی روحت از او فاصله گرفته است. علی در قلب هرآنکس که دربرابر ستمگران نعره میکشد و درمقابل ضعیفان و مظلومان به لرزه میافتد، خیمهای به پا کرده است. علی تا آخرین روزی که آفتاب بر زمین میتابد و جهان برقرار است، چون رودی جاری خواهد بود، همانگونه که معاویه چنین خواهد بود و جنگ میان این دو، جنگی است که از نزاع هابیل و قابیل آغاز شده و تا قیامت ادامه خواهد داشت.»
آن چه درباره پس از بیست سال میگویند
دیدگاههای مختلفی دربارۀ کتاب پس از بیست سال وجود دارد. مقام معظم رهبری پس از مطالعۀ این کتاب آن را « یک عاشقانۀ جذاب تاریخی قوی» دانسته اند، « یک رمان» که «خیلی خوب از کار درآمده است».
هم چنین وحید یامین پور رمان را سهوجهی میداند. رمانی در حوزۀ تاریخ، حکمت و کلام. وی با رد مسئلۀ «سادهانگاری دربارۀ تحولات تاریخی» در این کتاب، تأکید میکند نویسنده توانسته در پیچیدگیها عمیق شود. یامینپور توضیح دقیق دیوان سالاری اموی، طبقهبندی افراد و دقت در ریشههای اخلاقی گرایشهای سیاسی را از مزیتهای کتاب میداند.
اکبر صحرایی نیز انتخاب موضوع و قلم سلیس و روان و تازگی و نوآوری در داستاننویسی را از نقاط قوت این اثر میداند. وی معتقد است تحقیقات قوی و تسلط بر موضوع در کنار قلم خوب باعث میشود باورپذیری کار افزایش یابد. دیدگاههایی هم هستند که هم به مجمل ماندن برخی موضوعات و شخصیتها نقد داشتهاند و هم به تفصیل برخی موارد نسبتا غیرضروری:
احمد شاکری از منتقدان ادبیات داستانی مهمترین معیار تقسیمبندی و تفکیک جبهۀ حق و باطل در رمان را برگرفته از معیار عدالتخواهی میداند که این رویکرد عدالت خواهانه تبدیل به کنش داستانی نشدهاست. وی همچنین معتقد است بررسی شخصیت علی بن ابیطالب در رمان نیازمند پردازش بیشتری بودهاست. سید مجید پورطباطبایی نیز تأکید میکند دیوان سالاری معاویه، برخوردهای معاویه با مسائل مختلف، پرداختن به مسئله «سلیم» و انتخاب وی به عنوان فرمانده در جنگ رومیان، حدوداً تعداد ۳۵۰ صفحه را به خود اختصاص دادهاست که میتوانست با اجمال بیشتری مطرح شود.
جوایز کتاب پس از بیست سال
این اثر در سال ۱۳۹۸ به عنوان اثر برگزیده در بخش رمان و داستان بلند در دوازدهمین دورۀ جایزه ادبی جلال آل احمد به دلیل «کوشش موثر در زمینه دراماتیک کردن تاریخ و وقایع دینی و هویتی» انتخاب و در همان سال در هفدهمین دوره جایزۀ قلم زرین نیز شایسته تقدیر شناخته شد.
جمع بندی
برخی از جمله نویسنده، پس از بیست سال را به گروه مخاطب خاصی پیشنهاد نمیکنند و معتقدند مخاطب با هر سلیقهای میتواند با این اثر ارتباط برقرار کند. به نظر من، اگر درباره تاریخ اسلام پرسشی دارید، اگر گاهی در شناخت حقیقت و تمیز آن از واقعیت دچار تردید میشوید، اگر به خوانش رمانهای بلند و البته عاشقانه علاقهای دارید، کتاب پس از بیست سال میتواند گزینۀ مطلوبی برای مطالعه باشد، کتابی که در عین طولانی بودن آنقدر کشش دارد که شما را تا پایان صفحه ۷۵۰ در کنار خود نگه دارد و یادآور خوبی برای دیالوگهای تاریخی و ماندگار داوود میرباقری است.
پس از بیست سال یکی از معدود کتابهایی هست که به راحتی به مخاطبای زیادی پیشنهادش میکنم. برخلاف ظاهر قطور و حجیمش خیلی خوشخوان و روانه و به راحتی مخاطب را همراه میکنه با خودش.