خاطرات درد | مروری بر کتاب خانه دایی یوسف
بعضی کتابها، فقط یک کتاب نیستند؛ همانند یک بمب هستند. یک انفجار. یک زلزله. دگرگونکنندهاند و جریان ساز. گاهی اوقات انتشار یک کتاب، همه چیز را حول محور موضوع آن کتاب و حتی شاید فراتر از موضوع آن، متحول میکند. به تنهایی، راه را برای انتشار ده ها کتاب دیگر باز میکند. اظهارنظر های فراوانی را برمیانگیزاند. تایید و تکذیب های راست و دروغ زیادی دربردارد و شاید چندین کتاب دیگر در تکمله و توضیح آن منتشر شود. یکی از این کتاب ها، کتاب «خانه دایی یوسف» است. توضیحات کاملی از این کتاب را در سایت چی کتاب بخوانید.
خانه دایی یوسف کتابی است که پس از انتشار چاپ اول آن در سال ۱۳۹۲، میتوان آن را پرچمدار یک جریان فرهنگی و سیاسی جدید عنوان کرد. به شخصه کمتر کتابی مانند خانه دایی یوسف دیدهام که پس از مطالهاش، بتوان این قدر در موضوعات مختلفی دربارهاش حرف زد و آن را مورد بررسی و عبرت قرار داد.
فهرست مطالب
در خانه دایی یوسف چه خبر است؟
«خانه دایی یوسف» خاطرات تکاندهنده یکی از اعضای سازمان فدائیان خلق به نام «اتابک فتحاللهزاده» است که پس از سالها، دست به نگارش خاطرات پر از درد خود از مهاجرت به شوروی سابق در سال ۱۳۶۲ و اقامت در این کشور زده است. خاطراتی تلخ که حقیقتا مو به تن انسان سیخ میکند و حتی خواندن بعضی از صفحات آن، درون خواننده را پر از درد میکند به حدی که باور آن سخت به نظر میرسد. در این کتاب برای اولین بار از سرنوشت ایرانیانی خبردار میشویم که سالها در اردوگاههای کار اجباری شوروی سابق تا حد مرگ کار کردهاند و هزاران تن از آن ها نیز جان خود را از دست دادهاند و لای جرز دیوارهای سربلندی روزافزون کشور لنین و استالین دفن شدهاند. اصطلاح دایی یوسف در اسم کتاب، استعاره از استالین و به صورت کلی استعاره از اتحادیه جماهیر شوروی سابق است. ایرانیانی که به امید بهشت موعود سوسیالیسم و کمونیسم، به بهانههای مختلف (که اغلب بهانههای سیاسی و مبارزاتی بود) از ایران فرار کرده و در خیال خود میخواستند به آغوش گرم دایی یوسف که آن را ملجأ و مبدا تمام خوبیهای عالم و قبلهگاه خود میپنداشتند پناه ببرند اما دقیقا در خود مرز شوروی، تاکید میکنم دقیقا در لب مرز شوروی دستگیر میشوند و به عنوان بیگانه و فراری و جاسوس، در دادگاههای صحرایی و سرپایی و در عرض چند دقیقه محاکمه میشوند و بلافاصله به دهها سال کار در اردوگاههای کار اجباری یا در کلخوزهای کشاورزی در اقصی نقاط سرزمین پهناور شوروی که به تنهایی به اندازه یک قاره وسعت داشت، محکوم میشوند. خاطرات این کتاب به معنای واقعی کلمه تکاندهنده و دردناک است. از این همه ذلت و تحقیر و سختی و بیچارگی راویان کتاب، قلب انسان پر از درد میشود.
اهمیت خانه دایی یوسف
اهمیت اصلی خانه دایی یوسف در این است که اولین کتابی است که پس از سالهای سال مهاجرت سوسیالیستی، به گونهای صریح و بدون پرده از سرنوشت این انسانها به ما خبر میدهد. قبل از این کتاب، ما هیچ مکتوب مشخص و شناسنامهداری از این اتفاقات نداشتیم و همیشه این موضوع تحت بایکوت شدید قرار گرفته بود. اما اتابک فتحاللهزاده بالاخره این سکوت سهمگین را میشکند و به گفتهی خود گرچه یادآوری و مکتوب کردن این خاطرات پس از سالها برایش بسیار سخت و گران بود، اما دست به این کار میزند و این دلیل همان چیزی است که در ابتدای سخنم درباره جریانساز و راهبازکن بودن این کتاب گفتم.
فتح الله زاده پس از گفتن سرنوشت خود، از سرنوشت دوستان و آشنایان قدیمی مهاجر خود نیز میگوید و ما در این کتاب علاوه بر خاطرات خود او، از خاطرات آن ایرانیها که هنوز هم در خارج از ایران زندگی میکنند و آرزوی بازگشت به ایران را دارند باخبر میشویم. انتشار این کتاب، حواشی بسیاری را در پی داشت. از طرفی تعدادی از رهبران و اعضای سابق سازمان چریکهای فدایی خلق را که با وجود گذشت سالها از مرگ استالین و فروپاشی شوروی و نظم جدید جهان، دل در گرو آن آرمان های پوچ دارند بر آن داشت تا تمام قد در مقابل انتشار و باور این کتاب بایستند و آن را تکذیب و تحقیر کنند. و از طرفی باعث این شد که ایرانیهای مهاجر بسیاری ترغیب شوند تا آنان نیز خاطرات دردناک خود را بنویسند و منتشر کنند. خانه دایی یوسف سد را شکسته بود و راه را برای آنان باز کرده بود. همین تایید و تکذیبها و تشویق و تحقیرها، برای چندین سال نقل محافل گروههای فرهنگی و سیاسی شده بود و حواشی بسیاری را در پی داشت.
گرچه راوی در چندین قسمت کتاب خانه دایی یوسف، لگد خود را به جمهوری اسلامی نیز میاندازد و با وجود آن همه شکست و تحقیر شدن و به نهایت ذلت دچار شدن توسط دشمنان جمهوری اسلامی و ملت ایران، باز هم گاه و بیگاه و با ربط و بیربط، زبان به بدگویی از جمهوری اسلامی باز میکند، ولی در ابتدای کتاب میگوید: «من صاف و ساده به تجربه شخصیام رجوع کردهام. آنچه در این نوشته میآید کوشش برای تصویر مردم بی غل و غش، زندگی، تجربه و یافتههای فردی آن از آن دوران است. در این کتاب تا آنجایی که امکان داشت سعی کردم سخنی از روی حقیقت گفته باشم و همواره منافع کشورم را با اهمیتتر از هر مصلحت دیگر مدنظر قرار دهم.»
فاصله از خیال تا واقعیت
جدال میان واقعیات شوروی سابق و ذهنیت سادهلوحانه فدائیان خلق نهتنها از منظر ایدئولوژیک و سیاسی، بلکه از منظر انسانی و روانی، یک تراژدی به تمام معناست و صفحهبهصفحه این کتاب خاطرات را میشود از این مناظر بررسی کرد و ساعتها دربارهاش صحبت کرد و عبرت گرفت. یکی از ویژگیهای کتاب خانه دایی یوسف، نگاه کاملا انتقادی و بیرحمانه اتابک فتحاللهزاده به گذشته خود و گذشته سازمان و گذشته تمام ایرانیهایی است که از کشور خود به امید یک کشور بیگانه فرار کرده اند و با تمام وجود شکستخورده و ناامید شدهاند.
فتحاللهزاده گرچه خود از آخرین نسل مهاجران است ولی خانه دایی یوسف تنها شرح وضعیت نسل چهارم مهاجران نیست. وی در مدت اقامت خود در شوروی با بسیاری از شخصیتها و فعالان نسلهای پیشین چپ که بسیاری از آنان از چهرههای سرشناس حزب توده هستند ارتباط برقرار کرده است. از این رو کتاب شامل اطلاعات ارزندهای از زندگی رقتبار نسلهای پیشین و حتی شماری از فرقهچیهای آذربایجان در زمان غلام یحیی و پیشهوری است.
شاید اگر فقط تعدادی از مهاجران نسلهای اولیه در دهه ۲۰ یا ۳۰ شمسی، خاطرات شکست و سرخوردگی و ناامیدی و زندگی دهشتبار خود را مکتوب و به نسلهای آینده منتقل میکردند، سی چهل سال بعد باز کسانی مانند فتحاللهزاده اشتباه آنان را تکرار نمیکردند و به امید بهشت موعود سوسیالیسم و جامعه بدون طبقه و این شعارهای پوچ فریبنده به آغوش دایی یوسف پناه نمیبردند و این فجایع وحشتناک برای هزاران ایرانی دیگر تکرار نمیشد. اصلیترین دلیلی که باعث شد فتحاللهزاده خاطرات خود را یادآوری کند و این یادآوری سخت را تحمل کند و به گفته خود دیو خفته فکر کردن به گذشته خود را بیدار کند، همین عبرت گرفتن و مطلع شدن آیندگان از سرنوشت آن انسانها است تا بار دیگر این اشتباهات فاجعهبار تکرار نشود.
جمعبندی
این کتاب را نشر قطره در ۳۷۶ صفحه چاپ کرده است. مطالعه خانه دایی یوسف را به تمام ایرانیان وطنخواه و دغدغهمند که دل در گرو پیشرفت و سربلندی ایران دارند و علاقهمندان به تاریخ شفاهی و مطالعات سیاسی توصیه میکنم. این کتاب یکی از بهترین کتابها برای گروههای کتابخوانی و جمعخوانی است که پس از مطالعه، به بررسی و هماندیشی و تبادل نظر درباره آن بپردازند؛ چرا که این کتاب، یکی از عبرتآموزترین کتابهایی است که میتوانیم بخوانیم.