همه ی ما کم و بیش با قطع و وصل شدن اینترنت دست و پنجه نرم کرده ایم وپس از مرحله ی “درحال اتصال …” با دیدن عبارت “وصل شد” لبخند رضایت بر لبانمان نشسته است.وصل شدن همواره لذت بخش بوده وحسرت تمام عشاق در طول تاریخ وصال بوده است. اما وصال حقیقی چیست؟ کدامین عشاق به وصال رسیده اند؟ آیا ما نیز خواهیم رسید؟ استاد صفایی در کتاب اخبات در صدد پاسخگویی به این سوالات برآمده است. تا پایان این یادداشت همراه چیکتاب باشید.
درباره کتاب اخبات
کتاب اخبات برگرفته از سه سخنرانی مرحوم علی صفایی حائری (عین.صاد) در شهر مقدس مشهد است که مانند دیگر کتب ایشان توسط نشر لیله القدر به چاپ رسیده است . موضوع بحث استاد در این کتاب حاصل از نگرانی و حالتی است که در شب های قدر رمضان برایشان پیش آمده و با تاملاتی که در آیات قرآن داشتند در صدد پاسخگویی به آن برآمده اند.این کتاب به ظاهر ساده و کم حجم ،در برگیرنده مفاهیم عمیقی است که هر انسانی در ابتدای مسیر بندگی بایدآن را بداند. ادبیات دلنشین مرحوم صفایی ،عمق کلماتشان و تعابیر بی نظیری که در این کتاب به کار می برند به راحتی بر جان ودل خواننده می نشیند و زاویه ی تازه ای از بندگی را به او نشان خواهد داد.
مرور کتاب اخبات
در بخش اول این کتاب اثبات می شود که انسان از هیچ گناهی دور نیست و در ادامه سوال اساسی ای مطرح می شود؛ اینکه چه چیزی توانسته است مارا تا کنون مقاوم نگه دارد؟ آیا رحمت حق بوده است ؟وآیا این رحمت به ما خواهد رسید؟
رحمت حق به محسنین قریب است… نه واصل !
عین صاد با استناد به آیات قرآنی و تسلطی که در بیان آن دارند از این معنا پرده برمی دارند که اسلام، ایمان، تقوا و احسان مراحلی است که انسان با طی کردن آنها، به رحمت حق نزدیک میشود، ولی وصال رحمت و دستیابی بهآن، مرحله بالاتری را میطلبد و معنای دیگری را میخواهد. به همین مناسبت این ادعا مطرح می شود که ما در سلوک خود باید از طاعت و حتی از معصیتی امید بهره داشته و منتظر پاداش باشیم، که در ما انکسار، ذلت باطنی و نتیجتآ خضوع و خشوع و تواضع را آورده باشد.
خدا روی زمین است!
به اعتقاد ایشان وصال حق، با اعمال نیک و حالات خوش به دست نخواهد آمدو تنها راه وصال به حضرت دوست، اخبات است.آنچه که ایشان برای رسیدن به رحمت حق در بلندای جایگاه محسنین لازم می داند، خشیت و خضوع است با سری پایین و افتاده که جویای خداوند می باشد . در این مرحله است که رحمت حق واصل خواهد شد؛ به اخبات پیشگان بشارت ده…/حج،۳۴
همه ی ما مسئولیم
استاد صفایی در این کتاب آرمان های انسان معاصر که رفاه ،امنیت وآزادی هستند را نقد می کند.از آرمان والای اسلام یعنی مسئولیت سخن می گوید و این حس را نسبت به جامعه و جهان برمی انگیزد . ایشان اعتقاد دارند اگر انسان جایگاه خود در عالم هستی و ظرف وجودی اش را بشناسد، مفهوم شب قدررا که شب برنامه ریزی و تقدیراست ، درک کند ، و با اعتقاد به خطا و خطیئه ی خود استغفار کند،خواسته هایش از خداوند متعال درشب های قدر شکل دیگری خواهد داشت.کما اینکه خواسته ی اولیا و انبیا همینگونه بوده است.
همچنین در بخش های دیگر کتاب و پس از بیان معنای اخبات به این سوالات پاسخ داده می شود که چه عواملی موجب به وجود آمدن اخبات می شود؟راه های رسیدن به آن چیست؟مخبتین چه خصوصیاتی دارند؟و نتیجه ی این اخبات چه چیزی است؟
پاسخ این سوالات با استفاده از اصطلاحات قرآن و تسلطی که استاد صفایی بر بحث و تنبه های غفلت زدا دارند بیان شده است.
چرا اخبات؟
کتاب اخبات در دسته ی اخلاق و سیر وسلوک آثار استاد قرار گرفته است و به مناسبت شب های قدر ایراد شده است اگر چه که مطالعه ی آن در هر زمانی راه و روش وصال و درست زندگی کردن را به ما می آموزد و به تمام کسانی که جویای قرب الهی هستند توصیه می شود. از دیگر کتب ایشان که مرتبط با ماه مبارک رمضان است میتوان به بهار رویش (مروری بر دعای ورود و وداع ماه رمضان) ،بشنو از نی(مروری بر دعای ابوحمزه ثمالی) و شرحی بر دعای مکارم الاخلاق اشاره کرد.
متن ساده و قابل فهم ،بیان شیوا و دلنشین استاد صفایی ،سیر منطقی و سلسله وار مباحث ،خواندن این کتاب را برای همگان آسان و لذت بخش کرده است. اگر دوست دارید عاشقی کنید آن را بخوانید.
یادآوری های ذهن من:
ما محدودیم و محدودیتهای ما، باعث محرومیتهای ماست. همین که حالی پیدا میکنیم، غرورها میآید و همین که دری را به روی ما میبندند، مأیوس میشویم. اینها آفتهای ماست که در طاعت متوقّعیم و در معصیت ناامید؛ در حالی که مطلوبِ از طاعت و عصیان، انکسار است. این دل شکسته است که محبوبیت دارد؛ «اِنَّ آللهَ یحِبُّ التَّوّابِینَ».
هنوز مجبور نشدهایم که به خاطر محبوبهامان دست به هرکاری بزنیم
أَنْتَ أَکرَمُ مِنْ أَنْ تُضَیعَ مَنْ رَبَّیتَهُ ؛ تو کریمتر از این هستی که کسی را که خودت تربیت کردهای، بگذاری تا ضایع شود.
مناجات حضرت زهرا ؛ خدایا مرا در راهی خرج کن که مرا برای آن آفریده ای
باید از موانع و مشکلات مرکب ساخت.مشکلات،بدی ها و سیاهی ها موضوع کار رسول است نه مانع کار او
سجده ی شکر بر مصائب در زیارت عاشورا : اللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ
در مملکتی که همه به آن چشم دوخته اند تا ذلیلش کنند و تو اوضاع منطقه را میبینی که چطور حساب شده پیش میروند،چطور شکست می دهند،چگونه نیروهایی که میخواهند فردا مزاحم نباشد،از بین می برند و وحدت های دیگری به وجود می آورند،قرارداد هایی را می بندند تا تورا محصور کنند؟تا منابع تو را محصور کنند،چه کسی باید شروع کند؟ مگر تو در این عالم نیستی؟ چرا باید این قدر ذلیل بنشینی؟
اگر در مملکتی هستی که تمامش تاریک است، این نشان میدهد که تو یک کبریت هم روشن نکردهای. نباید مسأله را توجیه کنیم و بگوییم دیگران اقدام نکردهاند، که تو باید فرض کنی، کسی جز تو در این عالم نیست. باید خود شروع کنی و هر مقدمهای را که میخواهد، فراهم نمایی.
شعری از قیصر : من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزند.
خیال میکنیم در سلوکمان ما اول شروع کرده ایم و میگوییم :خدایا نکند جواب ندهی!نکند دست مارا نگیری و من غرق شوم… نه،این حرف ها نیست. اوست که دعوت کرده و به عناوین مختلف ،ما را صدا زده
مداحی: سلام که می دم در واقع، جوابش رو دارم میدم…