ناگهان یک عکس | مروری بر کتاب ابوباران
حتماً شما هم این تجربه را در سالهایی از زندگیتان داشتهاید؛ لحظاتی که هر چه به خودتان و دنیای اطرافتان خیره شدهاید، آشنایی نیافتهاید. اینجور وقتهاست که آدم احساس میکند در سرنوشتش اشتباهی اتفاق افتاده است، دستوپا میزند تا خودش را از دردی که نمیداند کی و کجا تمام وجودش را فراگرفته است، نجات دهد. کتاب ابوباران روایتش را با این جمله شروع میکند: من در ایران به دنیا آمدهام؛ اما یک ایرانی محسوب نمیشدم. دقیقه همین حس نیاز به وطن و هویت است که باعث میشود مصطفی نجیب اتفاقات عجیبی را پشت سر بگذارد؛ از خدمت زیردست آمریکاییها در افغانستان گرفته تا سردرگمی در بیابانهای زاهدان و دریاهای ترکیه. اما هیچکدام از این تجربیات جواب چرای بزرگ او در زندگی نبودند. خودش میگوید: با دیدن آن عکس، آتشی به جانم افتاد که در یکلحظه، جواب تمام چراها و دعواهایی را که با خدا داشتم، را گرفتم. برای آشنایی بیشتر با کتاب ابوباران ادامه این مطلب را از چی کتاب بخوانید.
کتاب ابوباران
ابوباران یک فرد عادی است، احتمالاً شبیه خیلی از افغانستانیهای مقیم ایران. معتقد، اما حیران و پر از درد. اما یک عکس زندگیاش را تغییر میدهد و آرمان و هدفی را به او یادآوری میکند که سالهای زیادی برایش در سوریه مبارزه میکند .مصطفی نجیب که قرار نیست خواننده هیچوقت اسم واقعیاش را بفهمد (احتمالاً به دلایل امنیتی) از همان سالهای اولیهی جنگ داخلی سوریه وارد سوریه میشود و تا لحظهای که سردار سلیمانی پایان داعش را اعلام میکند، در آنجا مبارزه میکند. صداقت مهمترین خصوصیت روایت کتاب ابوباران است. به نظر میرسد راوی، بدون اینکه محدودیتی برای خودش در نظر بگیرد، هر آن چیزی را که دیده، روایت کرده است. ابوباران حتی از خوبیای که از سربازان آمریکایی افغانستان دیده است صرفنظر نمیکند و آن را لابهلای خاطراتش میگوید
فاطمیون
این ضربالمثل را زیاد شنیدهایم که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد! به همت سردار سلیمانیها قصه داعش برای مسلمان دقیقاً مصداق همین ضربالمثل شد. در سال ۶۷ امام خمینی فرمودند ما باید بسیج مسلمانان جهان را تشکیل دهیم. داعش در سوریه زمینهای را برای حاج قاسم ایجاد کرد که این دستور امام را بعد از سی سال به شکل رسمی سازماندهی کند.
دفاع مقدس برای سپاه جمهوری اسلامی یک شروع سخت اما طوفانی بود، داستان دفاع مقدس ما در جنگ سوریه برای فاطمیون، زینبیون و حیدریون تکرار شد. قدرتی که امروز داریم مدیون بالا و پایینها و آزمونوخطاها و تجربیاتی است که در راه آن شهدای زیادی دادیم.
راوی کتاب از همان روزهای اول تشکیل لشکر فاطمیون در این لشکر حضور پیدا میکند و جزء به جزء اتفاقاتی که برای این لشکر در سوریه افتاده است را روایت میکند. اینجور که ابوباران از لشکر فاطمیون میگوید تشکیل این لشکر مدیون تلاشها و شجاعتهای ابو حامد است. اینقدر ذکر خیر این شهید در کتاب آمده است که احتمالاً انتخاب بعدی خوانندهی این کتاب، کتاب خاتون و قوماندان ( روایت زندگی امالبنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی فرمانده (ابو حامد) باشد.
یک راوی خاص
کتاب ابوباران یک شروع قوی دارد. چهل صفحهی ابتدایی، که دربارهی زندگی خود ابوباران است بسیار جذاب و منحصربهفرد است. بیشتر کتابهایی که دربارهی رزمندگان و شهدا نوشتهشدهاند خواننده را با یک فرد مقدس روبهرو میکنند، اما خوانندهی ابوباران میتواند خودش را لابهلای سرگشتگیهای راوی بیابد.
از ورود راوی به سوریه، کتاب دچار یک روایت خطی میشود. به جزئیاتی که برای خواننده معمولی جذابیتی ندارد، بسیار میپردازد و از صحنههای جذابی که خواننده انتظار دارد از آن بیشتر بشنود بهراحتی میگذرد. احتمالاً خانم ثابتی، نویسندهی کتاب ابوباران، به همان دلایل امنیتی برای ورود به زندگی شخصی راوی معذوریت داشته است. اما این امکان برای او وجود داشت که وقتی راوی به نام شهید حججی، سردار سلیمانی، شهید صدر زاده و خان طومان میرسد، نویسنده از او جزئیات بیشتری بخواهد و روایت را کمی گرمتر کند.
نقد کتاب ابوباران
مسئلهای که نویسنده کتاب ابوباران به آن توجه نکرده است این است که روایتهای اینچنینی قرار نیست برای محققین نوشته شوند. خوانندهی این کتابها مردم عادی و قشر خاکستری هستند. غیر از اینکه درگیرشدن با روایت تخصصی بدون هیچ توضیحات کمکی (نقشه مناطق جنگی و ترجمه کلمات تخصصی) خواننده را بیش از حد معمول خسته میکند، این میزان بیان جزئیات بدون در نظر گرفتن تأثیر آن در خواننده میتواند دقیقاً نتیجه عکس بگذارد. صداقت در روایت خوب است اما قرار نیست به بهانه صداقت هدف کتاب بهکلی زیر سؤال برود!
بهطور کلی احساس میشود نویسنده از خواننده همزادپنداری خوبی ندارد و در نقاط حساسی خواننده را پر از سؤال رها میکند.
جمعبندی
کتاب ابوباران برعکس اکثر کتبی که دربارهی جنگ سوریه و مدافعین حرم نوشتهشده است، دربارهی یک شخص نیست بلکه بهصورت تخصصی از رزمندگان و علمیاتهای جبهه مقاومت بهخصوص لشکر فاطمیون میگوید. بعد از خواندن این کتاب عظمت کاری که حاج قاسم سلیمانی کرد را درک کردم. هماهنگکردن نیروهایی از کشورهایی با اعتقادات و سبک زندگی مختلف که بهسختی از فرماندهی واحدی فرمان میبرند، کاری است که بهجز از حاج قاسم، از کمتر کسی برمیآمد.
مهمترین چیزی که خواننده کتاب ابوباران باید قبل از تهیه آن بداند این است که کتاب ابوباران برعکس طرح جلد لطیفش و صفحات ابتدایی پرهیجانش، روایتی خطی دارد. کتاب ابوباران یک پیشنهاد خوب است برای کسانی که میخواهند اطلاعاتی از ایجاد لشکر فاطمیون و جنگ سوریه بهصورت تخصصیتر به دست آورند. بهطورکلی اگر در مطالعهی این سبک از کتابها تازهکار نیستید و به روایتهای تخصصی و به دور از احساس هم علاقهمندید، ابوباران میتواند یک گزینه خوب برایتان باشد.
مروری خیلی خوبی بود. ممنون خانم هادوی نیا