نوک زدنهای گنجشک خوش ذوق! | مروری بر کتاب گچ پژ
اگر به دنبال یک کتاب طنز جذاب هستید، گچ پژ را بخوانید، اگر از نقدهای اجتماعی و مطالب عاشقانه خوشتان میآید، باز هم گچ پژ را بخوانید؛ حتی اگر از دوست داران ادبیات طهران قدیم هستید و با دیدن و خواندن کلماتی مانند دوسیه، لولهنگ، بچه مزلف، قارداش، آکتور سینما، اتول و … در یک متن به وجد میآیید و ذوق میکنید، باز گچ پژ را بخوانید. اصلا کلا گچ پژ را بخوانید! تا انتهای این یادداشت همراه چیکتاب باشید.
گچ پژ چیست؟
کتاب مجموعهای از ۵۱ یادداشت پراکنده با موضوعاتی گوناگون است. بر جلد کتاب، عبارت “عصفوریههای محسن رضوانی” به عنوان زیر تیتر انتخاب شده است. این محسن رضوانی که دست بر قضا نویسنده کتاب نیز هست، در روزگاری نه چندان دور و بین سالهای ۸۹ تا ۹۲ هجری آن هم از نوع خورشیدیاش، وبلاگی را با عنوان “عصفور؛ حکایت یک جوان بالدار” مدیریت میکرده است. این مدیر که تنها یک زیر دست داشته که باز هم دست بر قضا خودش بوده، در این وبلاگ به فراخور اتفاقات و مسائل مختلف، دست به نوشتن یادداشتهایی زده که گلچینی از آن یادداشتها در سال ۹۴ تبدیل به کتاب گچ پژ شد که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسید. البته چند یادداشت از کتاب از نوشتههای او در مجله سه نقطه است.
چرا گچ پژ؟
احتمالا همه ما تجربه شوخی با این ۴ حرف “گ، چ، پ و ژ” را در دوران مدرسه داشتهایم و همیشه هم افرادی بودند که تلاش میکردند با خواندن واژگانی که یک یا چند حرف از این ۴ حرفی که در الفبای زبان فارسی هست و در الفبای زبان عرب نیست، بامزه بازی دربیاورند. رضوانی دلیل انتخاب این عنوان را برای کتابش بیان نکرده اما شاید بتوان گفت، همین بازی با واژگان و ادبیات که در نوشتههایش کاملا واضح و مشخص است، از دلایل انتخاب چنین عنوان جذابی باشد که ناخودآگاه فارغ از محتوا، مخاطب را جذب میکند حداقل کتاب را تورقی کند و ببیند این چه محتوای عجیبی است که چنین عنوان خاصی دارد!
اصلا ویژگی اصلی کتاب چندان موضوعات مورد بحث و یا حتی نقد و بررسی معضلات و مشکلاتی که نویسنده به آنها پرداخته، نیست؛ بلکه زبان و فرم کتاب و یادداشتها کتاب را خاص و خواندنی کرده است. البته که محتواها اصلا مطالبی زرد یا غیر ضروری و دست چندم نیستند و اتفاقا با تیزهوشی انتخاب شدهاند. سوژههای هر یادداشت که گاه عاشقانه و گاه اجتماعی و خانوادگی است، از جمله مسائلی هستند که هرکسی در روزمره خود و خانوادهاش و یا در جامعه بارها و بارها با آنها مواجه شده است. حین مطالعه کتاب، همذات پنداری با درصد خوبی از کنشها و واکنشهای نویسنده در موضوعات مختلف بسیار زیاد رخ میدهد که موجب ارتباط بهتر مخاطب با این اثر جذاب میشود.
اما برگردیم سر فرم و زبان کتاب! رضوانی در گچ پژ، موضوعات زمان قدیم را با زبان حدودا صد سال قبل طهران بیان نکرده، بلکه موضوعات روز را در آن قالب زبانی قرار داده و به طور بسیار دقیق و هنرمندانهای، از اسامی خاص و برخی واژگان امروزی در لابهلای کلمات و ادبیات قدیم به طوری استفاده کرده که این همنشینی زبانی به خوبی از آب درآمده است. به عنوان نمونه در بخش از کتاب میخوانیم: “دختر، خوب است هنر یاد بگیرد. علی سبیل المثال، خوب آشپزی کند. نه اینکه مدرک را قاب بگیرد بالای طاق، آن وقت از همۀ میراث خانهداری، بُنشن انبار کردن بلد باشد و بس. سوای پخت و پز، خیلی هنرها هست. همین پری بندانداز؛ تصدیق شش هم ندارد منتها فوت و فن مشاطهگری را چنان خوب از بر است که انگار لیسانسیۀ مرمت آثار تاریخی بوده و مدرکش را رئیس سوربن توقیع کرده. اسکناس چاپ میکند پدرسوخته. پیرزن که از یونیتش بلند میشود هنوز امید معشوقیت دارد.”
از دیگر نکات جالب توجه کتاب، نوع صفحات و تصاویری است که در آن به کار رفته. در چاپ کتاب از کاغذ خط دار و فونتی مشابه فونت ماشینهای تحریر استفاده شده است که با زبان و فرم ادبی نوشتار همخوانی خیلی خوبی پیدا کرده است. همچنین لابهلای مطالب، تصاویری از مردم در همان زمان قدیم در حالتهای مختلف گذاشته شده است که روی برخی از آنها نیز کارهای گرافیکی جزئی و جذابی اعمال شده است که البته چرایی برخی از این تغییرات و تصاویر نیاز به رمزگشاییهای خاصی دارد!
گچ پژ همه چی تمومه؟
این کتاب با همه جذابیتهایش و نکات خوبی که در موردش گفته شد، مشکلی نیز دارد که البته ممکن است در دید برخی از مخاطبین ایراد حساب نشود. این مسئله پراکندکی مطالب آن است که به جز فرم ادبی و دید کلی اجتماعی آن، نمیتوان تمام یادداشتها را ذیل یک سیر کلی که دارای شروع و فراز و فرود و پایان مشخصی باشد، به حساب آورد. البته دسته یادداشتهای با تم عاشقانه، یک مقدار سیردارتر میباشد اما جمع آنها با یادداشتهای اجتماعی چندان هم مسیر نیستند. شاید میشد با کمی وقت و حوصله روی یادداشتها، همه را ذیل یک سیر تعریف کرد و آن وقت کتاب به جای یادداشتهای پراکنده، به یک داستان تبدیل و برای این حقیر در مقام مخاطب جذابتر میشد. البته این ویژگی پراکندگی با زیر تیتر کتاب و فضای وبلاگ نویسنده همخوانی دارد چراکه ویژگی گنجشگ از این شاخه به آن شاخه پریدن است و رضوانی هم چنین کاری در کتابش کرده که برای گروهی از مخاطبین میتواند نکته مثبت و ویژگی شاخص آن باشد و شاید نظر دادن در این مورد کمی سلیقهای بشود. رضوانی در از این شاخه به آن شاخه پریدنهایش، خیلی زمان برای وقوف نگذاشته و به هر موضوع در حدود کمتر از یک صفحه پرداخته است و با جملاتی کوتاه و جذاب و محکم، موضوع و نقد و نظرش را گفته و رفته!
جمع بندی گچ پژ:
برگردیم سر مقدمه یادداشت! گچ پژ ویژگیهای زیادی دارد که حداقل یکی دوتایی از آنها شما را جذب میکند. چه ویژگیهای فرمی و ادبی و زبانی آن چه موضوعات و محتواهایش، هرکدام قابلیت آنرا دارد که اوقاتی خوب برای شما بسازد و آموزنده نیز باشد.
گچ پژ را بخوانید؛ لذت میبرید.