دروازه مردگان اسمش رمان نوجوان است؛ اما آنقدر کشش دارد که که کتاب را از دست برادرم بکشم و خودم بنشینم پایش. در یک کلاس نوشتن برای نوجوان، آقای شاهآبادی، نویسنده همین کتاب گفتند که هنگام نوشتن برای مخاطب نوجوان همه چیز را برایشان تقلیل ندهید. خودتان را همقد آنها کنید و دنیا را از دیدشان ببینید. بعد از خواندن کتاب منظور را فهمیدم؛ سه جلد کتاب در ظاهر عجیب، روایت تاریخی تقریبا کاملی را در اختیار مخاطب میگذارد. آن هم نه مخاطب معمولی، مخاطب نوجوان که تشنه شنیدن حقیقت تاریخ است. در این یادداشت از تجربه یک هفته زیست خودم با «دروازه مردگان» نوشتهام. تا پایان این مرور، همراه چیکتاب باشید.
«دروازه مردگان» کجاست؟
مجموعه سه جلدی «دروازه مردگان» رمان نوجوانی با موضوع تاریخی است که مخاطب را با حال و هوای دوره قاجاریه و وضعیت تهران و ایران در آن زمان آشنا میکند. نخستین جلد این مجموعه با عنوان «قبرستان عمودی»، جلد دوم با نام «شب خندق» و آخرین جلد این مجموعه با عنوان «چاه تاریکی» منتشر شده است.
این کتاب دو روایت را در خود جای داده؛ یکی روایت مجید که پسری با مشکلات روحی خاص است و دیگری ماجرای رضاقلی میرزا؛ کتابدار مدرسه دارالفنون که در دوره قاجار میزیسته و تجربهای عجیب را ثبت کرده. ماجرا از جایی آغاز میشود که پدر مجید، دست نوشتههای رضاقلی را –که یک اثر تاریخی محسوب میشود- برای نقاشی خود به خانه میآورد و مجید شروع به خواندن آنها میکند. این نقطه، سر آغاز ورود به دنیای مردگان است.
شاهآبادی نگارش این سه جلد را از سال ۱۳۹۷ آغاز کرده و در سال ۱۳۹۹ هم به پایان رسانده است. به گفته او، ایده این داستان از پژوهشی درباره وضعیت کودکان در دوره قاجار شکل گرفته است. او میگوید:«حین پژوهش برای نوشتن این مقاله به گزارشهای نظمیه دوره ناصرالدین شاه برخوردم و چیزی که در این گزارشها بیشتر از همه نظرم را جلب کرد خبرهایی بود که به غرق شدن کودکان خردسال در حوض خانهها اشاره داشتند، تقریباً هفتهای نبود که یک کودک در حوض خانهای خفه نشود. خواندن گزارشها حس خاصی در من ایجاد کرد. انگار این حوضها دروازهای بودند به جهان دیگر و این مقدمه نوشتن رمان سهگانه دروازه مردگان شد.»
در این سه جلدی، تاریخ دوره قاجار به خوبی منعکس شده و البته، این انعکاس به گونهای گزارشی و وصله نچسبیده به داستان نیست؛ بلکه شخصیت اصلی روایت تاریخی یعنی رضاقلی در بطن حوادث تاریخی مهمی چون ساخت اولین مدارس، وبای همه گیر، اختراعات بزرگ چون دوچرخه و بالن و… قرار میگیرد.
نقش پررنگ فانتزی در «دروازه مردگان»
در نگاه اول به نظر میرسد که «دروازه مردگان» یک اثر کاملا فانتزی است. اما سوالی که در نگاه دوم ممکن است پیش بیاید، این است که آیا میتوان آن را یک اثر گوتیک نیز به شمار آورد؟
در ابتدا باید به بررسی ادبیات گوتیک پرداخت. در نگاه کلی ادبیات گوتیک به آن دسته داستانها و آثاری اطلاق میشود که دربرگیرنده مضامین ماوراء الطبیعی، معمایی، رازآلود و ترسناک هستند. اینکه این گونه ادبی ابتدا در کجا به کار گرفته شد و چه آثاری از آن بهره بردهاند مورد صحبت ما نیست؛ اما برای بررسی رمان «دروازه مردگان» باید مفاهیم این نوع ادبی را برشماریم. در آثار گوتیک، مخاطب تا انتها در پی حل معمایی است که نویسنده آن را در داستان جای داده است. همچنین فضای وهم آلود و وحشتناک داستان، موجب افزایش حساسیت خواننده است. از طرف دیگر با در نظر گرفتن نقش عوامل ماوراء الطبیعی، چهارچوب ادبیات گوتیک مشخصتر میشود.
در «دروازه مردگان» ما با فضایی ماورایی و وهم آلود طرفیم، مولفههای ژانر وحشت هم به چشم میخورد اما داستان بر معما سوار نیست. در ابتدا سوالهایی پیش روی مخاطب قرار دارد، اما در مجموع داستان با حل معما پیش نمیرود. سیر داستان از پیش تعیین شده و موانع انتخاب شدهاند و در خلال آنها، معما و رازهایی هم وجود دارند.
از این رو میتوان گفت «دروازه مردگان» اثری در ژانر فانتزی به شمار میرود؛ زیرا پا به دنیای مردگان میگذارد، مرز واقعیت و تخیل را در هم میآمیزد و از همه مهمتر، جهانی با اتفاقات غیرطبیعی را به تصویر میکشد. این گونه ادبی طرفداران زیادی در بین مخاطبان آثار نوجوان دارد و شیوه روایت حساب شدهای است.
نویسنده «دروازه مردگان» کیست؟
حمیدرضا شاهآبادی متولد و ساکن تهران است. تحصیل او به طور تخصصی در رشته تاریخ است و مدرک کارشناسی ارشد را هم در همین رشته دریافت کرده است. همچنین با تجربههای بیشتر در نوشتن رمان نوجولن، دو بورس مطالعاتی را در دانشگاه مونیخ آلمان گذرانده است. به گفته خودش، در جوانی به داستان نویسی علاقه مند شد و بدون بهره گرفتن از هر نوع آموزش، شروع به نوشتن چند داستان کرد. در همان زمان تجربههایی را هم در حوزههای سینما و تئاتر از سر گذراند. اولین داستان این نویسنده سال ۱۳۶۸ در یک مجله هفتگی منتشر شد. «قبل از باران» نام این داستان است و روایتگر سرگذشت یک دختر روستایی است که با همسرش به تهران میآید. تقریبا تمامی آثار او نگاهی به تاریخ دارند؛ و البته بخشی از هر داستانش هم در زمان معاصر میگذرد.
آقای شاهآبادی جوایز متعددی را برای رمانهای مشهورش دریافت کرده و همچنین بعضی از رمانهای او، به ویژه دروازه مردگان، وارد لیست کلاغ سفید کتابخانه مونیخ آلمان شده است. ایشان مدتی نیز سرپرستی کارگروه تالیف رمان نوجوان را در کانون پرورش فکری به عهده داشتند و در آن زمان «رمان نوجوان امروز» متولد شد. از دیگر آثار آقای شاه آبادی میتوان به «اعترافات غلامان»، «لالایی برای دختر مرده»، «دیلماج» و «کافه خیابان گوته» نیز اشاره کرد.
«دروازه مردگان» را چند بار بخوانید!
رمانهای نوجوان برخلاف آن چیزی که اسمشان نشان میدهد، نه ساده هستند و نه بی اهمیت. اگر دست من بود، میگفتم به جای اکثر کتابهای آموزشی مقطع راهنمایی و دبیرستان رمان نوجوان خوب بنشانید و نتیجه را درو کنید. پذیرش هر حرف و نکتهای لابلای نان ساندویچ داستانی، برای مخاطب نوجوان بهتر است. از طرف دیگر اگر نویسنده بتواند یک اثر به دور از شعار را تولید کند، مخاطب بزرگسال را هم حفظ کرده. «دروازه مردگان» همه آنچه خوبان دارند را یکجا نشانتان میدهد.