به نام رنج | مروری بر کتاب رنج کشیدگان و خوارشدگان
در تمام تاریخ زندگی بشریت، از روزی که موجودی به نام انسان بنای زیستن نهاد، تا به امروز که صدها هزار سال زندگی را پشت سر دارد، تمام انسانها بدوی یا مدرن، زشت یا زیبا، فقیر یا ثروتمند، جوانمرگ یا کهنسال، یک دورۀ مشترک از خوشبختی، شادی و سعادت ناب را تجربه کردهاند. دورهای که امروز آن را دورۀ جنینی مینامیم. این دوره تنها زمانیست که انسان در ارتباط کامل با مادر، از هرگونه درد و خطر خارجی در امان است و همهچیز را در اختیار دارد. تولد کودکِ انسانی، آغازیست بر ناخشنودیها و ناکامیهای نامنتهای انسان. آنگاه که کودک میفهمد که وجودی جدا از محبوب ازلی خود، یعنی مادر، است و باید زندگی مستقلی را پیش بگیرد، با اولین و بزرگترین رنج خود زاده میشود و داستایفسکی این رنج مدام و همگانی را به خوبی قلم زده است. رنج کشیدگان و خوارشدگان نه تنها نمایندۀ انسانهای درددیده و رنجکشیدۀ داستان داستایفسکی، بلکه نامی برای تمام شخصیتهای حاضر در کتاب اوست. با مرور این کتاب همراه چی کتاب باشید.
فهرست مطالب
داستان کتاب رنج کشیدگان و خوارشدگان
وقایع کتاب در سن پطرزبورگ روسیه میگذرند و حول محور شخصیت اصلی کتاب، ایوان پتروویچ (وانیا) ادامه مییابند. وانیا نویسندهای جوان است که با فقر دستوپنجه نرم میکند. او عاشق دختری به نام ناتاشا میشود که خود درگیر عشق جوانی دیگر به نام آلیوشاست. فرازونشیب عشق ناتاشا و آلیوشا در کنار روایت زندگی دخترک یتیمی به نام نلی که وانیا طی اتفافاتی با او آشنا میشود، دو جریان اصلی کتاب را تشکیل میدهند.
شخصیتپردازی داستان
داستایفسکی گویی شخصیتهای خود را نه با کلمات، که با گوشت و پوست و استخوان و خون ساخته و پرداخته. تصویری که او از هر یک از شخصیتهای خود خلق میکند، به قدری واقعی و انکارناپذیر است که آنها را برای همیشه در خاطر خواننده ثبت میکند. چنانکه انگار روزگاری در همسایگی آنها زندگی کرده و یا در سفری با آنها همراه بوده است. از به یاد ماندنیترین شخصیتهای او در این کتاب میتوان به آلیوشا و نلی اشاره کرد. همچنین پرنس والکوفسکی یکی از برجستهترین شخصیتهای منفی و یغماگر دنیای ادبیات است.
فقیران و خوارشدگان
فقر یکی از اصلیترین درونمایههای این کتاب است. داستایفسکی شخصیت اصلی کتاب خود را از میان طبقه فرودست جامعه روسیه انتخاب میکند و او را در اتاقکی کوچک، حقیرانه و نمور ساکن میکند که ما را به یاد اتاقک بیچیز راسکولنیکف در کتاب جنایت و مکافات میاندازد. دشواریهایی که فقر به نویسنده جوان ما تحمیل میکند، درد دل داستایفسکی از دوران شروع نویسندگی خود و مشکلات اقتصادی اوست و نشان میدهد که چه تعداد نویسنده جوان دیگری در وضعیت اقتصادی و اجتماعی روسیه در قرن نونزدهم مجال بروز و ظهور نیافتهاند و نسلهای بعد از آنها از چه داستایفسکیها و تولستویهایی محروم ماندهاند.
فقر در این کتاب به زندگی شخصیت اصلی محدود نمیشود و بسیاری از شخصیتهای مهم داستان نیز با آن دستوپنجه نرم میکنند. راوی همانطور که ما را به بازدید از زیباترین، مجللترین و اشرافیترین خانههای سن پطرزبورگ میبرد، سری هم به فقیرانهترین خانههای شهر میزند و پای صحبت فرودستترین مردم دردآشنای آن مینشیند. شرمی که این مردم از ثروتمندان و جامعه متحمل میشوند آنها را به نوعی سربهزیری و خودخوارپنداری همیشگی میکشاند. در هنگام خواندن این کتاب بارها به این شعر از ور رود سالا فکر کردم:
“شرمزده از شرمزدگی
از خواهش دیوانهوار برای داشتن
از گرم نشدن در زمستان
رویای خانه و ماشین
از اینکه بدانی این رویاها چقدر، چقدر کوچکاند
آه شرم، که چه نفرینشدهای!
چه آشکاری!”
همچنین تصویری که نویسنده از مردم تهیدست روسیه و تحمل سرما، بیماری و گرسنگی در خیابان به ما میدهد، ما را به توصیفات استادانه چارلز دیکنز میبرد و به یاد کتاب “دیوید کاپرفیلد” میاندازد. میگویند داستایفسکی آثار دیکنز را میخوانده و یک بار هم در سفری به انگلستان با او دیداری داشته است.
تقابل نیکی و بدی در رنج کشیدگان و خوارشدگان
کتابهایی هستند که نوشته میشوند تا ما را در خیال خود غرق کنند و به درون بکشند. کتابهایی هم هستند که برای بیرون انداختن ما از خیالات خود نوشته میشوند و آنچنان ما را از تلخی واقعیت باخبر میکنند و آینه پیش رویمان میگذارند که تا مدتها میخکوب میمانیم. کتابهای داستایفسکی از جمله رنج کشیدگان و خوارشدگان از دسته دوم هستند. داستانهای کودکی همیشه به آنجا ختم میشدند که آدمهای خوب، آدمهای بد را شکست داده بودند و به خوشی تا پایان عمر در کنار یکدیگر زندگی میکردند. رنج کشیدگان و خوارشدگان رویی دیگر و واقعیتر از این تقابل را شرح میدهد که در آن صداقت و نیکی دست پایینتر را دارد و بدی و بدخواهی پیروز و مورد تایید جامعه است.
حواشی کتاب رنج کشیدگان و خوارشدگان
داستایفسکی، این غول ادبیات روسیه، بسیاری از آثار خود را در مجلات هفتگی و ماهانه به چاپ میرساند. رنجکشیدگان و خوار شدگان هم در ابتدا در سال ۱۸۶۱ در مجله ورمیا که او به همراه برادرش تاسیس کرده بود به چاپ رسید و بعدها جمعآوری شده و به صورت کتاب درآمد. هرچند که بخشهایی از آن مفقود و بلااثر بود و با این حال اثر مهمی به شما میرود و فیلمی هم به همین نام در سال ۱۹۱۰ در روسیه ساخته شده است.
رنج کشیدگان و خوارشدگان را محسن کرمی از انگلیسی به فارسی برگردانده. این کتاب را با نامهای “آزردگان” و “تحقیر و توهین شدهها” هم در بازار کتاب میتوان پیدا کرد که هر دو از فرانسوی به فارسی ترجمه شدهاند.
نقد کتاب
اگر تصمیم دارید که پای خواندن این کتاب بنشینید، از قبل چند دستمال کاغذی میان صفحههای کتاب بگذارید چون در حین خواندن کتاب به آنها احتیاج پیدا خواهید کرد. داستایفسکی رنجکشیدهترین و خوارشدهترین شخصیتهایش را آورده تا اشک خوانندهاش را بر صفحههای کتاب بچکاند. اگر هم خودتان به اندازه کافی دلتان پر است و نمیخواهید کتابی بخوانید که زخم بر زخمتان بگذارد، فعلا به سراغ این کتاب نروید. البته بعدا که حالتان بهتر شد حتما برگردید.
شاید نتوان رنج کشیدگان و خوارشدگان را همتراز با جنایت و مکافات یا برادران کارامازوف دانست. دلیل آن نیز شاید این باشد که در آن از طنز ظریف و ماهرانهای که در یادداشتهای زیرزمینی به چشم میخورد، اثری نیست. هرچند روند سریع داستان باعث شده که از جهاتی جذابتر از بعضی آثار داستایفسکی مانند ابله باشد. اما باید اعتراف و اعتراض کرد که با اثری مهجور و فراموششده طرفیم که به قدر بزرگیاش دیده و خوانده نشده.
جمعبندی
داستایفسکی در این کتاب کندوکاو بسیاری در رابطه خانواده و فرزندان به خصوص پدر و فرزند داشته است. اگر برادران کارامازوف را شاهکاری در بررسی روابط پدران و پسران بدانیم، رنج کشیدگان و خوارشدگان همپای به حقی در بررسی ارتباط پدران و دختران است. از این رو خواندن آن را به تمام علاقهمندان به ادبیات، نویسندگان، پدران و دختران توصیه میکنم.
چقدر این کتاب خوبه، این مهجور دوست داشتنی.
از سرراستترین آثار داستایوسکی، اگرچه به اندازۀ جنایت و مکافات، برادران کارامازوف، ابله و جنزدگان عمیق و باشکوه نیست ولی بههمان اندازه دوستداشتنی است. ممنون از این معرفی خوب