پیشنهاد مامرور کتابمقالات

جامی که جهانی نشد | مروری بر کتاب جام جهانی در جوادیه

رومن گاری در جایی می­نویسد: جهان برای پسربچه­ها جایی است که می­خواهند قلمرو خودشان را درآن بسازند. پسربچه­ها خیال­بازند و علی الخصوص در کودکی و نوجوانی، خیال­های بزرگی در سرمی­پرورانند. خیالاتی که گاهی وقتی بزرگ می­شوند و از آنها یاد می­کنند، ممکن است به خاطراتشان بلند بلند بخندند! کمتر پسربچه­‌‌ایی را پیدا می­کنید که قلمرو جوانی­اش، همان باشد که در کودکی خیال ساختن­اش را داشته. اما گاهی اتفاقات دست به دست هم می­دهند تا جهان همانطور باشد که در ذهن پسربچه­هاست. جام جهانی در جوادیه قصه همین پسربچه­هاست؛ کسانی که خیال کردند و بعد قدم به قدم قلمرو خودشان را ساختند.

داستان کتاب

سیاوش و دوستانش، نوجوانانی هستند که در محله جوادیه تهران زندگی می­کنند. آنها مثل خیلی از پسربچه­ها حالا که تابستان رسیده و مدارس تعطیل شده، دنبال زمینی برای بازی فوتبال می­گردند. سیاوش به تازگی دیپلم زبان انگلیسی­اش را دریافت کرده است و از سمت آموزشگاهی که درآن زبان یاد می­گرفته، به الکس هیوارد، پسر سفیر کانادا در ایران معرفی می­شود تا به او زبان فارسی یاد بدهد.

یاد دادن زبان، بهانه­ایی برای دوستی الکس و سیاوش می­شود. روزی سیاوش رویای خود را که برگزاری جام محلی فوتبال در جوادیه­ست، با الکس درمیان می­گذارد. الکس که از این اتفاق شگفت زده می­شود، با فرزندان کارمندانی که در سفارت کانادا مشغول هستند صحبت می­کند تا آنها هم به این جام بپیوندند. این اول کار است و بعد از گسترش این خبر، تیم­هایی از برزیل، چین، سوئیس، ژاپن، ایتالیا و… هم داوطلب می­شوند تا دراین رقابت­ها شرکت کنند. بچه­های کوچه مروی که عرب هستند و همچنین بچه­های کارگر افغانستانی نیز به جمع شرکت کننده­ها اضافه می­شوند و بدین ترتیب، جام­ جهانی در جوادیه شکل می­گیرد.

کتاب قصد دارد تا به بهانه فوتبال، صلح و دوستی و ارزش آن را به بچه­ها یادآوری کند و آنها را دعوت به دوستی با یکدیگر کند.

 

بررسی کتاب

 این کتاب در دسته بندی رمان­های ورزشی جای می­گیرد. رمان­های ورزشی به رمان­هایی گفته می­شود که داستان در بستر یک رویداد یا حادثه ورزشی و با محوریت زندگی همه جانبه قهرمانان آن رشته نوشته می­شود. این رمان­ها به دلیل ارائه تصاویر واقعی و در دسترس از قهرمانان و با این ایدئولوژی که همه زندگی، سکوی قهرمانی نیست! مخاطبان زیادی را به خود اختصاص داده است.

از نمونه­های موفق این گونه می­توانیم در ادبیات نوجوانان به کتاب رویای دویدن نوشته وندلین ون درانن را معرفی کنیم که حول محور زندگی دونده­ای نوجوان به نام جسیکا است که در حادثه­ایی ناگوار یکی از پاهای خود را از دست می­دهد. در ادبیات بزرگسالان نیز کتاب گامبی وزیر و کتاب یونایتد نفرین شده، کتاب­هایی هستند که وقایع ورزشی را دستمایه نگارش داستان قرار می­دهند.

علی رغم محبوبیت رشته فوتبال در ایران و جهان، هنوز در ادبیات نمونه کامل و درستی از یک رمان ورزشی قهرمان­محور وجود ندارد و آنچه درباره فوتبال هست غالبا جستارهای پژوهشی یا خاطرات منتشرشده است.

نقد کتاب

ادبیات فانتزی یا به قولی دنیای غیرواقعی­ها، جایی است که نویسنده درآن امکان انتخاب نامحدود حوادث و رویدادها را دارد. اما وقتی کتابی به سبک رئال یا واقع­گرا نوشته می­شود، بدیهی ترین توقع خواننده این است که نویسنده چهارچوب زمان و مکان را به نفع خود تصرف نکند. بخصوص در نوشتن از اتفاقات یا مکان­هایی که خواننده کاملا نسبت به آن تسلط دارد. جام جهانی در جوادیه رمانی واقعی اما همراه با وقایع بی­علت و فانتزی بسیار است. مثلا چرا پسرسفیر کانادا به یکباره باید بیاید و از منطقه پایین شهر معلم زبان انتخاب کند؟ واقعا پسرانی با ملیت­هایی مثل ژاپنی و ایتالیایی و چینی و… آنقدر زیادند که بشود از میان آنها برای یک رقابت تیم تشکیل داد؟ چطور از اقصا نقاط دور و نزدیک دنیا مثل همان کشورهایی که ذکر شد شرکت کننده هست و از کشوری نزدیک و همسایه مثل بحرین یا پاکستان در این رقابت­ها تیمی وجود ندارد؟ و هزاران چرا و چگونه دیگر…

ما ورزش را با قهرمانان و قهرمانی­هایشان می­شناسیم و اساسا وقتی پای ورزش به هنر و رسانه کشیده می­شود، توقعی جز روایت قهرمانان نیست. مثلا انیمه معروف فوتبالیست­ها را به یاد بیاورید که چگونه کاراکترهای بسیارش، از قهرمانش سوباسا اوزارا گرفته تا ضدقهرمانش کاکرو یوگا، روایت عشق به فوتبال را هرکدام از دریچه منحصر به فرد خودشان روایت می­کردند و در همین حال عشق به فوتبال و تلاش برای به دست آوردن افتخار را در وجود بینندگان نهادینه می­کردند. حالا مقایسه کنیم با داستانی که قهرمان­خیز اما خالی از قهرمان است! ما از بازیکنان که هیچ، از خود الکس و سیاوش یاحتی دوستانش هم چیزی تحت عنوان شخصیت نمی­بینیم که درگام بالاتر آن را تبدیل به یک قهرمان کنیم. به نظر می­رسد نویسنده آنقدر غرق در ارائه پیام داستانش بوده که یادش رفته است ابتدا باید کسی پیامی یا ایدئولوژی را زندگی کند که بخواهد در مرتبه بعد به زندگی دیگران نفوذ کند.

داستان پراز خرده روایت­های اضافی است که بود و نبودش کمکی به کلیت داستان نمی­کند. مثلا اگر مسئله درد قلب سیاوش نبود قرار بود برای داستان چه اتفاقی بیفتد؟ یا اینکه ساختار و روایت نویسنده از رقابتی که نام بزرگ جام جهانی را برآن نهاده است، بدون کشش و افت و خیز لازم است. ما نوجوانان را به شور زندگی و اشتیاق به برنده شدن می­شناسیم اما دراین کتاب هیچ ردپایی از شور نوجوانی نمی­بینیم.

عیب وی جمله بگفتی، هنرش نیز بگو… صمیمیت داستان و تلاشی که نویسنده درجهت گرمای شخصیت­هایش و دوستی آنها با خواننده انجام داده ستودنی است. ضمن اینکه زبان کتاب کمتر دچار لکنت می­شود و روایت را معطل نمی­گذارد. مواردی که قطعا برای کتاب امتیاز محسوب خواهد شد اما متاسفانه در مجموع باعث نمی­شود که آنرا کتابی موفق بدانیم.

حواشی کتاب

از این کتاب در پنجمین جشنواره شهید غنی پور در سال ۱۳۸۴ تقدیر شده است.

ضمن اینکه در سال ۱۳۹۶، در برنامه تلویزیونی خندوان، مسابقه­ایی با محوریت این کتاب برگزار و موجب شد که در برهه­ایی کوتاه، کتاب فروش مسبتا زیادی را تجربه کند.

جمع بندی

پرداختن به موضوعات کمتر پرداخت شده، اگرچه در وهله اول موجب رضایت جامعه ادبی و خواننده کتاب خواهد شد، اما اگر پرداخت خوبی نداشته باشد، اگر زیرمتن و فرامتن، خود متن را درخود حل کنند و ایدئولوژی­ها در دل خود داستان­ها را خفه کنند، کتاب سرانجام خوشی نخواهد داشت. شاید در مواقعی بتواند بازار را تصرف کند اما مادامی که پشتوانه خوبی ندارد، هرگز به ذهن و قلب ادبیات نفوذ نخواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا