گمشده در ناکجا | مروری بر کتاب لالایی برای دختر مرده
تاریخ پر است از آدمهای گمشده؛ آدمهایی کوچک و بزرگ و پیر و جوان که چیزی را گم کردهاند و هرگز آن را نیافتهاند. یکی وطنش، یکی خانهاش، یکی همسرش و دیگری خانوادهاش را. آدمهایی که کمتر کسی قصهشان را شنیده یا اگر شنیده هم باور نکرده. اما از بین این آدمهای گمشده کسانی هستند که قصهشان را صدها سال بعد با صدای بلند فریاد میزنند تا مبادا مثل خودشان به فراموشی سپرده شود. اما آیا میان ما آدمها کسی هست که قصههایشان را باور کند؟ برای آشنایی بیشتر با کتاب لالایی برای دختر مرده ادامه این مطلب را از چی کتاب بخوانید.
فهرست مطالب
داستان کتاب
در حوالی تهران، یعنی بعد از پیمودن اتوبانهای طولانی و جادههای خاکی، شهرک نیمهکارهای به نام ارغوان وجود دارد، که سازندهاش یک روز از طبقه سوم آن سقوط کرده و مرده. در یکی از طبقات این ساختمانهای ناتمام، دختر نوجوانی به نام زهره زندگی میکند. زهره در خانوادهی هفت نفرهشان، بچه آخر است و چهار برادر بزرگتر از خودش دارد. او یک روز توی اتاقش چیزی را دیده که برای هر کسی که تعریف میکند، باورش نمیکند. او هر چندروز یکبار، با دختری ملاقات میکند که موهای خاکستری دارد، دستهایش از آرنج به پایین سوختهاند، عاشق شنیدن قصه است و اینکه یکی موهایش را شانه بزند و مهمتر از همه اینکه این دختر عحیب و غریب صدسال است که یازده ساله مانده است و همهجا دنبال خانواده گمشدهاش میگردد!
کتاب لالایی برای دختر مرده داستان رویارویی دختران با چالشهای روانی و اجتماعی از صدسال پیش تا اکنون است. زهره، مینا و حکیمه سه دختری هستند که در برهههای مختلفی از تاریخ با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند که با وجود تفاوتهای زمانی، آنها را به یکدیگر پیوند میدهد. پیوند روایتهای این سه دختر با یکدیگر، علاوه بر اینکه قصه درخور توجهی را خلق کرده است، سفری را هم به قلب تاریخ برای مخاطب خود تدارک دیده است. سفری در زمان برای شناختن و یافتن بخش کوچکی از آدمهایی که فراموش شدهاند.
نویسنده در جایی از کتاب لالایی برای دختر مرده مینویسد: زمان مثل یک تابلوی نقاشی بزرگ است. همه اجزایش با هم همزمان وجود دارند. این ماهستیم که روی قسمتی از تابلو تمرکز کردیم و حواسمان از جاهای دیگر پرت شده است. داستان لالایی برای دختر مرده، داستان فرار از روزمرگی و شناخت خود در دل تلاش برای شناخت گذشتگان است.
بررسی کتاب لالایی برای دختر مرده
لالایی برای دختر مرده، رمانی کوتاه است که در عین داشتن صفحات کم، توسط چند راوی روایت میشود و در آن چندصدایی حاکم است. از سایر آثار نوجوان که به این شکل روایت شدند میتوان به کتاب آخرین روز خانم بیکسبی نوشته جان دیوید اندرسون و کتاب النور و پارک نوشته رینبو راول اشاره کرد که هردو به فارسی ترجمه شدهاند.
علاوه براین چندصدایی، کتاب در دو مقطع زمانی حال و گذشته و در دو جغرافیای متفاوت تعریف میشود. بخشی ساختمانهای نیمهکاره و شلوغی تهران را روایت میکند و بخش دیگر خشکسالی و طوفان در زمانههای نهچندان دور در قوچان. زهره که درمیان سکوت خانهها خودش را گم میکند، با دختر دیگری آشنا میشود که او هم گم شده، اما به شیوه دیگری. کتاب لالایی برای دختر مرده، داستان یاری گمشدگان به یکدیگر است. به اینکه چطور دو نفر که خودشان را گم کردهاند، در جریان جستجو برای یافتن یکدیگر، خودشان را پیدا میکنند.
نقد کتاب لالایی برای دختر مرده
تعداد کم صفحات کتاب باعث نشده که نویسنده از پرداخت به عناصر مختلف رمان بگذرد و علیرغم حجم نه چندان زیاد کتاب، ما شاهد نقاط عطف بسیاری در بطن روایت هستیم؛ از جمله این موارد میتوان به توصیف دقیق نویسنده از احساسات و عواطف دختران اشاره کرد. مواجهه قهرمان کتاب با بحرانهایی که پیش روی خود میبیند از جمله زیستن در خانوادهای پسرانه و بیگانه با روحیات دخترانه، با شفافیت بسیار و بدون اغراق روایت میشود. به نوعی که خواننده کتاب احساس نزدیکی بسیاری با زهره میکند.
نویسنده آدمهای زیادی را با دغدغههای متفاوتی ترسیم میکند که در کنار هم زندگی میکنند و گاه این تفاوتها مانع درک یکدیگر میشود. از دغدغه شست و شو و پخت و پز برای مادری که خانهدار است و زندگی را در همین میبیند تا مسائل کنکور و فشارهای آن و همچنین دغدغه زیستن در رفاه و تامین معاش برای پدری که شغلی به جز در حوزه نوشتن و کتاب ندارد. علاوه بر این با توجه به سفر در عرض تاریخ ما با مشاغل گذشته و همچنین نحوه زندگی آدمها در صد سال پیش نیز آشنا میشویم.
ریتم کتاب، ریتم مناسب و به دور از لکنت روایی است. به نوعی که کتاب در یک نشست و به نوعی یکنفس خوانده میشود. از جمله دیگر نکات برجسته، استفاده از دو زبان معاصر و زبان زمانه قاجار است که بدون عوارضی که دچار اینگونه نوشتن میشود از جمله روشن نبودن عبارات، داستان را پیش میبرد.
اما تنها ایرادی که میتوان متوجه کتاب کرد این است که پایان، به خصوص در مقوله سرنوشت حکیمه، کمی عجولانه شکل میگیرد و آن پرداخت مبسوطِ بهاندازه را کمتر در صفحات پایانی مشاهده میکنیم. اما حتی با احتساب این ایراد هم پایانبندی با توجه به فرم و اندازه کتاب، پذیرفتنی و قابل تامل است.
حواشی کتاب
لالایی برای دختر مرده در سال ۱۳۸۷ از سوی انتشارات افق به چاپ رسیده است و تا کنون پنج بار تجدید چاپ شده.
همچنین این جوایز را برای نویسندهاش به ارمغان آورده است:
- برنده لوح زرین و دیپلم افتخار جشنواره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
- اثر ویژه شورای کتاب کودک
- رمان برگزیده جایزه شهید غنیپور
- این رمان همچنین در سال ۲۰۰۸ در فهرست کتابهای خواندنی کتابخانه مونیخ (فهرست کلاغ سفید سال ۲۰۰۸) قرار گرفت.
جمعبندی
کتاب لالایی برای دختر مرده تجربه متفاوتی از خواندن رمان نوجوان است. خواندن این کتاب به نوجوانان علاقهمند به تاریخ به خصوص تاریخ مشروطه و همچنین کسانی که طرفدار قصههایی هستند که در آن شخصیتها فراز و فرودهای زیادی را پشت سر میگذارند، پیشنهاد میشود. همچنین خواندن این کتاب برای پدر و مادرهایی که علاقهمند شناخت بیشتر از روحیات فرزندان نوجوان خود هستند نیز گزینه مناسبی به شمار میآید.