پیشنهاد مامرور کتابمقالات

به روایت دیگر | مروی بر کتاب نشان

نِشان یعنی اثر، آنچه از کسی به یادگار می‌ماند و اما حُسن در لغت از حَسن که به معنای نیکو و زیبایی است می‌آید. کسی که به حُسن خُلق و گذشت و مهربانی آراسته باشد. و چه ساختار زیبایی است همنشینی این دو کلمه کنار همدیگر. نشانِ حُسن یعنی یادگار و اثری از خوبی و گذشت و مهربانی شخصی، که همیشه باقی خواهد ماند و منظور نویسنده از آن شخص در این کتاب امام حسن مجتبی(ع) است. برای آشنایی بیشتر با کتاب نشان حسن ادامه این مطلب را از چی کتاب بخوانید.

گذری بر کتاب نشان حسن

شاید کمتر کتابی بوده که به این وجه از واقعۀ عاشورا پرداخته باشد. نویسندۀ نشان حسن، سرکار خانم لیلا مهدوی، در اولین اثر داستانی خود به سراغ همین نقطه از کربلا رفته است و سعی کرده نقش خاندان امام حسن را در یاری برادر، در قالب داستانی از زبان سه تن از اعضای خانوادۀ ایشان روایت کند.

در کتاب نشان حسن با افرادی جدید از خاندان امام حسن آشنا می‌شویم که نام آن‌ها کمتر گفته شده اما نقش به سزایی در واقعۀ کربلا داشته‌اند. گویی غربت آن امام به خانواده‌شان هم ارث رسیده. نویسنده با نوشتن کتاب ما را به آگاهی بیشتر نسبت به این خاندان دعوت می‌کند. نگارش این کتاب حاصل تحقیق و پژوهش از منابع و کتب معتبر شیعه و اهل سنت است و بر بستر واقعیت، داستانی روایت می‌کند که از عنصر خیال هم خالی نیست.

خلاصه‌ای از داستان کتاب

داستان نشان حسن از کوچه پس‌کوچه‌های محلۀ بنی‌هاشم شروع می‌شود. جایی که عطر یاس پیچیده در خانه‌ای سنگی، و خنکای نسیمی که از نهر آب روان در کوچه می‌گذرد، هر رهگذری را سیراب می‌کند. با حضرت قاسم همراه می‌شویم از هیاهوی خرید و فروش خرما در بازار شهر و عطر هل و ادویه‌ها که فضا را پر کرده عبور می‌کنیم و تا نخلستان پیش می‌رویم. گویی با گرم شدن هوای مدینه فصل برداشت خرماهای تازه رسیده است. با حس و حال و جریان زندگی‌ای که در خانۀ امام حسن(ع) جاری است، آشنا می‌شویم. با یادآوری خاطرات از زبانِ افراد خانواده غم فراق و دلتنگی‌هایشان را در نبود ابا‌محمد به خوبی احساس می‌کنیم.

با این خاندان و اتفاق‌هایی که در پیش دارند قدم به قدم همراه می‌شویم. این حوادث از زمان آوردن خبر مرگ معاویه و معرفی یزید به عنوان خلیفه و در پی آن به رسمیت نشناختن جانشینی توسط امام حسین(ع) و بیعت نکردن با آن‌ها و سپس ناامن شدن شهر مدینه برای امام و تصمیمشان برای خروج از این شهر به همراه خانواده‌شان، شروع می‌شود.

در نشان حسن از انتخاب‌های سخت می‌خوانیم، تردیدهایی که به جانِ آدمی می‌افتد، جاماندن‌ها و نرسیدن‌هایی که با بهانه‌ها توجیه می‌شود، رسیدن‌ها و قدم گذاشتن‌هایی در مسیر بندگی که به سرافرازی وعاقبت بخیری می‌انجامد و داستان‌هایی از عشق، ارادت، فداکاری و اطاعت از امامِ زمانۀ خود. منزل به منزل همراه می‌شویم با این کاروان تا آخرین منزلگاه و مقصد یعنی کربلا، روز دهم محرم.

نقد کتاب نشان حسن

شخصیت‌های روایت‌کنندۀ نشان حسن، حضرت قاسم(ع)، بانو نفیله [ام ولد] مادر بزرگوار حضرت قاسم و حسن مثنی یکی دیگر از پسران امام حسن(ع) هستند و هر کدام با توجه جایگاهشان در این خانواده از زاویۀ نگاه خود و با بیان احساساتشان، وقایع و اتفاقات را بازگو می‌کنند.

می‌توان گفت یکی از نقاط قوت کتاب نشان حسن همین است که به آسانی می‌شود با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کرد، احساساتشان را درک و با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری کرد. نویسنده به خوبی توانسته است با بیان جزئیات و توصیف‌هایی از فضا ما را با حال و هوای آن روزهای شهر مدینه، مکه و منزلگاه‌های بین راه آشنا کند و مخاطب را در آن موقعیت‌های مکانی قرار دهد.

از دیگر نقاط قوت این داستان همین پرداختن به جزئیاتِ زیاد حول محور خانوادۀ امام حسن(ع) است و گفتگوهایی که بینشان رد و بدل می‌شود. تعداد شخصیت‌هایی که در داستان حضور دارند باعث آشنایی بیشتر ما با اعضای دیگر این خاندان هم می‌شود. به همین دلیل است که خواندن نشان حسن به آن دسته از افرادی که علاقه‌مند به زندگینامۀ اهل بیت(ع) هستند و دوست دارند هم شناخت بیشتری پیدا کرده و هم اطلاعات خوب و مفیدی دریافت کنند، توصیه می‌شود.

جمع‌بندی و سخن آخر

به عنوان اولین اثر از سرکار خانم مهدوی، نشان حسن، بسیار عالی و خواندنی بود و با بازخوردهای خوبی که از خوانندگان این کتاب دیدم تا حد زیادی موفق عمل کرده است. نثر کتاب روان، پُر کشش و گیرا بود و اتفاقات و حال و هوای آن برهۀ زمانی از تاریخ را در روند داستان به خوبی منتقل شده و خواننده را با خود همراه می‌کرد.

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا