«پسرم رو میخوام داماد کنم، میخوام همین خونه بشینه» و این یعنی هیچ راه مذاکرهای برای بیشتر ماندن در خانه نیست و وقت پرسه زدن در املاکیها و برنامههای آگهیهای اینترنتی است. هرچند این یکی از بهانههای محکم برای بلند کردن مستاجر است و حکم قطعی، اما گاهی هم قیمتها و شروط صاحبخانه است که مستاجر را راهی مشاوره املاک میکند و داستان کوچهای یکسال یکبار تا چند سال یکبار آغاز میشود، و خداحافظیها و گم شدن دوستیها و همکلاسی مدرسهها آغاز. و این داستانهای روزمره و همیشگی شهرها، به ویژه کلانشهر تهران است. خانم زهرا کاردانی، در کتاب قربانی شهریور، چنان که در نوشته پشت جلد نوشته، قصد دارد، «درهای خانه مستاجران را به روی صاحبخانهها باز» کند. تا انتهای این یادداشت با چیکتاب همراه باشید.
موضوع کتاب
قربانی شهریور، مجموعه روایتهایی در مورد افرادی است که به گونهای، درگیر موضوع اجاره نشینی هستند. خواه مستاجر باشند، خواه مالک یا مشاور املاک. هرچند که خانم کاردانی، در این مجموعه، بیشتر به روایات پیرامون مستاجرها که تجربه مشترکی با آنها داشته پرداخته است. نویسنده چنان که در مقدمه گفته «این کتاب را نوشتم تا درهای خانه مستاجران را به روی صاحبخانهها باز کنم. به اندرونی دل هم مهمانشان کنم و زبانی باشم برای مستاجرهایی که ماه به ماه عصاره کارشان را به حساب صاحبخانه میریزند. میخواستم زبان قشری باشم که فصل تابستان، دوران بیقراری آنهاست.» و عمده کتاب هم، بیشتر از زبان مستاجران و دغدغههای آنهاست و کمتر به مالکان و مشکلات آنها پرداخته و کمتر از آن و به ندرت، به مشکلات مشاورین املاک. هرچند که نویسنده، چنان که در مقدمه بیان کرده، قصد نداشته فقط صدای مستاجران باشد و تلاش کرده حرفهای مالکان و مشاورین املاک را هم بشنود و بکوشید میان این سه گروه همدلی ایجاد کند.اگرچه روایتها در شهرهای مختلف اتفاق افتاده، اما تلاش نویسنده بر آن بوده که مسائلی را بیشتر مطرح کند که همگانی و فراگیر هستند و مخصوص اقلیم و شرایط خاصی نیست جز یکی دو مورد خاص.
بررسی کتاب قربانی شهریور
قربانی شهریور سومین و در حال حاضر آخرین اثر خانم کاردانی، به دغدغه اجارهنشینی پرداخته است. این کتاب ۱۶۰ صفحهای که توسط نشر جامجم چاپ شده، اگرچه به تشخیص ناشر با موضوع «داستانهای کوتاه فارسی» طبقهبندی شده، اما همان طور که در عنوان دوم آن ذکر شده، کتاب «خرده روایتهای اجارهنشینی» است و ما با مجموعهای از روایات روبرو هستیم، هرچند که زمینهای داستانگونه دارند.
اگرچه کسانی که سالها درگیر اجارهنشینی بودند، احتمالا از نام کتاب، ذهنشان به سمت و سوی این موضوع میرود اما طرح جلد، به وضوح ذهن را به سوی «خانه» و «اجارهنشینی» میبرد. مردی، روبروی ویترینی پر از آگهیهای اجاره ایستاده است و ما او را از پشت میبینیم که در حالی که با دستکشهایی سیاه و گویی مخصوص کار، کیسهای حاوی دستکشهایی از همان جنس به دوش کشیده و خیره به آگهیهاست.
روایتها، قصهی آدمهای مختلفی است که هر یک به نوعی با پدیده اجاره نشینی درگیر بودند، خواه مستاجر خواه مالک یا حتی مشاور املاک. هرچند که بیشتر کتاب به روایت مستاجرها که اتفاقا از اقشار و سنین مختلف و شرایط متنوعی هستند پرداخته است.
نقد کتاب قربانی شهریور
عبارت قربانی شهریور، نامی که بر کتاب نهادهاند، اگرچه خواننده را، اگر به جلد کتاب دقت نکرده باشد جلب میکند، اما بار منفی زیادی دارد. تداعی اولیه من این بود که انگار مالکان، مستأجران را قربانی میکنند، یا آدمهایی قربانی خانه میشوند و چندان حس خوب و منصفانهای نبود.
کتاب مجموعهای از روایتهای کوتاه، روان و گیراست که تنه به تنه داستانهای کوتاه میزنند. اما فاقد زبان خاص هر راوی است و ما همهجا، با زبان نویسنده روبرو هستیم. زبانی که روان و گیراست، اما از لطف روبرو شدن با انواع افرادی که راوی روایتها بودند کاسته است.
روایتها، مجموعهای داستانگونه، از درد و دلهای مستاجرهاست. گاهی جنبه داستانی غلبه میکند و خواننده فراموش میکند و هدف کتاب، بیان مشکلات مستاجران بوده، و در بعضی روایتها، ما اصلا با مشکلی روبرو نیستیم و صرفا، راوی مستاجر، مالک یا مشاور املاک بوده و ماجرای روایت، هم پیرامون همین موضوع، اما نه به عنوان مشکل رخ میدهد.
اغلب روایات منسجم و با پرداخت خوب هستند، اما یکی دو روایتی هم پیدا میشوند که صرفا، به کلی گویی و شرح سوژه پرداخته و به سرعت از موضوع گذشته است. چیزی که مثلا در روایت «میخواست همه را یکجا پرداخت کند.» با آن روبرو هستیم.)
بعضی روایات این کتاب، سوژههایی جذاب برای داستان شدن داشتند که متاسفانه از این شانس بیبهره بودند، با این همه سوژههایی جذاب هستند.
مثلا در روایت «سهم گلدانها جداست» که در واقع میتوان آن را دو روایت در نظر گرفت، در بخش با سوژهای جذاب و گیرا روبرو هستیم که قابلیت تبدیل شدن به داستانی کوتاه را دارد، ولی اگرچه پرداخت خوبی داشته اما در نهایت نمیتوان آن را داستان محسوب کرد. هرچند که نیت نویسنده هم، داستان نویسی نبوده. با این حال، این حس که ایده، مغفول مانده، خواننده اهل داستان را متاسف میکند.)
اغلب روایاتی که پیرامون مشکلات مستاجرها هستند، موضوعاتی هستند که خیلی برای ما غریبه نیستند و اغلب، به کرات شنیده، خوانده یا دیدهایم، چه در واقع، چه در فیلم و کتاب و … و شاید هستاد درصد روایات از این قلم بودند، با این همه اگر فرض را بر این بگیریم که خواننده، بسیار دور از فضای اجارهنشینی و مشکلات آن است و موضوع برایش تازگی دارد یا برعکس از شنیدن و خواندن درد مشترک و همدردی، احساس خوبی پیدا میکند، اما روایتها خالی از هر نوع ریشهیابی مشکل است. گرچه هدف روایت کشف راه حل نیست، اما مقدمه نویسنده، تا حدی چنین انتظاری را در خواننده ایجاد میکند. در واقع با توجه به مقدمه، انتظار میرفت با مجموعه از روایتهایی منسجم و هدفمند در باب مشکلات اجاره نشینی روبرو شویم که حتی گاهی گریزی به راهکار و راه حل زده باشند، اما در عمل، با مجموعه روایات داستانگونهای روبرو بودیم که صرفا جنبه درد و دل داشت و اگر چه خوشخوان و پر کشش بود، اما تنها روایاتی جذاب از ماجراهای تکراری مستاجر و صاحبخانه بودند و دائم این پرسش را در ذهنِ منِ خواننده ایجاد میکرد:«که چی؟!» و هیچ جوابی نداشتم.
در نهایت به نظرم تنها روایت آخر که به جنبههای مختلف اجاره نشینی اتباع غیرایرانی پرداخته بود، بیشتر به باز شدن مشکل کمک میکرد تا روایتهای قبلی.
جمعبندی
کتاب قربانی شهریور، مجموعه روایاتی است پیرامون اجاره نشینی که به قلم نویسندهای که قصهگوی خوبی است نوشته شده است. این کتاب برای خوانندهای که فضای ذهنی بسیار دور از اجاره نشینی دارد خالی از تازگی و جذابیت نیست،همچنین برای آن دسته از خوانندهها، که از حس همدردی و شنیدن داستانهای آدمهایی که درگیر مشکلاتی مشابه خود هستند، لذت میبرند. من در این کتاب، راهگگشایی زیادی برای حل مسئله ندیدم، اما شاید برای کسانی که در این حوزه مطالعه دارند هم، خوانش کتاب خالی از فایده نباشد.