به روایت آقای وزیر! | مروری بر کتاب صبح شام
هوا بارانی بود. رفته بودم که برای سومین بار «به وقت شام» حاتمیکیا را روی پرده سینما ببینم. آن هم فقط و فقط به خاطر خانواده یک شهید مدافع حرم زینبیون؛ که از روستایی دورافتاده در پاراچنار پاکستان به قم آمده بودند و قرار بود من در اولین مواجهشان با سینما همراهیشان کنم. حالا صبح شام با مرور نبرد عظیمی که در سوریه اتفاق افتاد و شباهت اسم شاعرانهاش با به وقت شام، مدام خاطره گریههای فرزندان شهید افتخار حسین در سالن سینما را پیش چشمهایم زنده میکرد و آنهمه خون به ناحق ریخته شده را یادآورد میشد. برای آشنایی بیشتر با کتاب صبح شام ادامه این مطلب را از چی کتاب بخوانید.
همان روزهای اول که منتشر شد، میدانستم باید بخوانمش. از طرفی فکر میکردم که راوی به اندازه دهتا کتاب حرف ناگفته درمورد سوریه دارد و از طرف دیگر شنیده بودم که جمعآوری و انتشار این خاطرات به توصیه شخص سردار سلیمانی بوده و این موضوع اهمیت صبح شام را در نظرم بیشتر میکرد.
صبح شام «روایتی از بحران سوریه» است که از دل خاطرات جناب دکتر حسین امیرعبداللهیان، وزیر فعلی و معاون اسبق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه، بیرون آمده. این کتاب به همت دکتر محمدمحسن مصحفی در سه بخش تدوین و تنظیم شده است و با مقدمه مختصر و مفید خود آقای امیرعبداللهیان درباره پیشینه روابط تهران و دمشق آغاز میشود.
فهرست مطالب
چرا سوریه؟ چرا جنگ؟ | بررسی کتاب صبح شام
بخش اول، مفصلترین بخش و حاصل مصاحبههای حوزه هنری با جناب امیرعبداللهیان است. قسمت عمده این بخش به بررسی تحولات سیاسی اجتماعی منطقه اختصاص دارد؛ تحولاتی که از تونس و مصر آغاز شد و بعدتر با گستردهتر شدنش به بیداری اسلامی شهرت یافت.
منطقه و جهان مدتها تحت تاثیر این جریانات در خاورمیانه، شمال آفریقا و حوزه خلیج فارس بود و سمت آقای امیرعبداللهیان در آن شرایط خطیر مدیر کلی خلیج فارس و خاورمیانه وزارت امور خارجه. او تمام مدت درست در جایگاهی بوده که تکتک روزهای کاریاش را به حوادث منطقه پیوند میزده است. سمت ایشان بررسی مدام، رصد و تحلیل وقایع اتفاقیه را میطلبیده. بنابر این از نظرگاه خوبی به وقایع نگاه و صحنه را با دقت تشریح میکند. چند ماه بعد هم معاون وزیر خارجه در امور کشورهای عربی آفریقایی میشود و پنج سال پشت آن میز میماند. او در بخش نخست کتاب صحنه عمومی بین المللی را به روشنی و باحوصله پیش چشم مخاطب به نمایش میگذارد: تونس، مصر، یمن، بحرین، عربستان، لبنان و… سوریه!
اما تقاوت آنچه در کشورهایی نظیر مصر رخ داد و تحت عنوان بیداری اسلامی شناخته شد، با آنچه در سوریه رخ داد چه بود؟ چه شد که در انقلاب مصر، با وجود تظاهرات گسترده مردم خبری از جنگ نبود و داعش و القاعده هم وارد معرکه نشدند، اما در سوریه از همان بای بسم الله مسیر مطالبات مردمی به انحراف کشیده و صدر تا ذیل کشور جولانگاه گروههای تروریستی شد؟ محور اصلی این فصل، پاسخ به پرسش بالاست. اینکه نبض منطقه در این ایام تبآلوده چطور میزد، چرا آمریکا، اسراییل و عربستان اینهمه احساس خطر میکردند و در نهایت نقشه استکبار برای سد کردن راه بیداری اسلامی و سرکوب جریانات مردمی در منطقه چه بود.
بر ما چنین گذشت…
کتاب را که ورق میزنید، چیزی شبیه آنچه گذشت سریالها، تندتند از پیش چشمتان میگذرد. بیداری اسلامی، بحران سوریه و تحولات دومینوواری که در کشورهای مختلف یکی پس از دیگری رقم میخورد. منافع کشورهای غربی برای مداخله در منطقه و به خصوص سوریه، سوء استفاده از شکاف شیعه و سنی، طرح چهارمادهای ایران، مواضع روسیه در قبال بحران سوریه، ضرورت دفاع از حرم و… همه و همه موضوعاتیست که دکتر امیرعبداللهیان از منظر خودش مبسوط و شستهرفته به آنها میپردازد.
برای کسی که میخواهد ذهنش را درمورد این آنچه گذشت (البته بیشتر در بعد سیاسیاش) طبقهبندی و مرتب کند، صبح شام منبع کمککننده و قابل استنادی است. تدوین و تنظیم خوبی هم دارد. طوری که اطلاعاتی در این حجم و با آن جغرافیای پراکنده در چهارگوشه جهان، همه دستهبندی شده هستند تا مخاطب را گیج نکنند.
جای خالی خاطرات | ویژگیهای منفی کتاب صبح شام
با اینحال نمیشود از نقطه ضعف مهم کتاب، به خاطر حسنهایی که دارد چشمپوشی کرد. چه نقطه ضعفی؟ خاطره! هرچه بیشتر دنبال خاطره بگردی، کمتر به نتیجه میرسی. فصل اول چندان از جنس خاطره نیست. بیشتر گزارش و تشریح وضعیت و خبر است. دیدارهای رسمی، سیاستهای وزارت و تحلیلهایی که تکههای مختلف اخبار را بهم میچسبانند.
مثلا نشست تهران را در نظر بگیرید. این نشست اولین گفتگوی سیاسی دولت سوریه با معارضین بود که در هتل استقلال برگزار شد و سه روز طول کشید. ۱۷۰ نماینده از احزاب، معارضین و تشکلهای سیاسی و مدنی که در عین مخالفت جدی با دولت اسد، با جنگ و خشونت هم مخالف بودند برای شرکت در این نشست راهی ایران شدند. اداره جلسات با آقای امیرعبداللهیان بود. جلساتی پرتنش که حتما در متن و حاشیه، پر از ناگفتههای شنیدنی بوده است. اما شاید ملاحظات مختلف قدری دست آقای وزیر را در روایت بسته بوده و احتمالا از همین جهت خاطره خاص یا جزئیات ویژهای از آن نشست در صبح شام نیامده است.
انجیرهایی از آقای سلیمانی!
بخش دوم یادداشتهایی پراکنده از تلاشهای دیپلماتیک و سفرهای مرتبط با تحولات منطقه است. مطالب این بخش مستقیما از لابلای یادداشتهای روزانه جناب امیرعبداللهیان گزینش شده و به تعبیر نویسنده برای تبیین بهتر وضعیت بحران سوریه و روشنتر شدن قضایا به مجموعه افزوده شدهاند. هرچند من در کارآمد بودن این بخش و میزان کمکش به مخاطب، حتی مخاطب خاص، تردید دارم. جنس این یادداشتهای روزانه، بسیار رسمی و دیپلماتیک است. مشکل بخش نخست، اینجا با شدت بیشتری رخ نشان میدهد و مخاطب عام را به ملال و خستگی میکشاند. صرفا انگار داریم بریدههایی از اخبار را روزنامهوار میخوانیم؛ آن هم اخباری که بیشترشان قبلا شنیده شده و تازگی ندارند.
بخش سوم به نقش سردار سلیمانی در تأمین امنیت منطقه و ایران و حضور اثرگذار ایشان در مذاکرات مربوط به سوریه و عراق میپردازد. متاسفانه این بخش کتاب، مطالب دست اولی ندارد و بی کموزیاد، از مصاحبه دکتر امیرعبداللهیان با سیمای جمهوری اسلامی استخراج شده است؛ مصاحبهای که به مناسبت شهادت حاجقاسم و در همان دیماه پرحادثه انجام شد.
«داخل هواپیما به مقصد تهران، خانم سرمهماندار پرواز که گویی سردار سلیمانی را چندان نمیشناخت؛ اما با چهره نسبتا رسانهای من آشنا بود، آمد و گفت: “کسی به نام سلیمانی یک جعبه بزرگ انجیر برای شما فرستاده، جعبه را داخل کابین پرواز آوردهاند، من این را چهکار کنم؟”»
در پایان کتاب هم اسناد، تصاویر و پاورقیها آمدهاند. پاورقیهایی قابل توجه و جالب که خواندنشان قطعا خالی از لطف نیست.
ای کاش…
به هر ترتیب رسم نگارش خاطرات و انتقال تجربیات به شکل کتاب، بین دیپلماتها و مردان میدان سیاست، رسمی جاافتاده و قابل تحسین است. فقط ای کاش در کتابهایی از این دست، به «خاطرهنگاری» و آنچه تحت این عنوان تعریف میشود بهای بیشتری بدهیم. در این صورت به غنای کتاب افزوده میشود و ناگفتههای بیشتری روی کاغذ میآیند.
با این تفاسیر، صادقانه بگویم، اگر به دنبال سرک کشیدن به پشتپردهها و روایتهای پرجزئیات از جنس خاطره هستید صبح شام حتما ناامیدتان می کند. این کتاب روایت یک سیاستمدار از ماجرای سوریه است و ادبیاتی کاملا دیپلماتیک و اتوکشیده دارد. از این جهت ممکن است مخاطب عام را چندان با خود همراه نکند.