مرور کتابمقالات

سفری با زنان قجری | مروری بر سفرنامه زنان قاجاری

تصویر ذهنی شما از زنان دوره قاجاری، همان تصاویر زنان درباری چاق با هیبت‌هایی خاص و پشت لب‌های سبز شده‌شان است؟ یا زنانی که در خانه‌ها به دور از جایگاه خاصی در اجتماع، در کنج خانه صرفا مشغول خانه‌داری و بچه‌داری بودند؟ اصلا زنان آن دوره چقدر سواد خواندن و نوشتن داشتند؟ زنان قاجاری امکان استقلال و سفر به تنهایی را داشتند یا در هر صورت تحت سلطه همسران‌شان بودند؟ به فرض اگر یک زنی می‌خواست در این دوره حدودا ۱۳۰ سال قبل به سفری طولانی برود، چه امکانات و شرایطی در اختیار داشت؟ در مورد زنان دوره قاجار و سفر کردن در آن زمان، می‌توان صدها سوال دیگر پرسید، اگر مشتاق بیشتر دانستن هستید، بیایید با سه تن از زنان خاص آن دوره راهی سفر شویم! برای آشنایی بیشتر با سفرنامه زنان قاجاری ادامه این مطلب را از چی کتاب بخوانید.

این زنان عاشق سفر و نوشتن

قطعا در دوره قاجار، با توجه به وضع نامطلوب اجتماعی و فرهنگی ایران، زنان در شهرها و روستاها در سختی بسیار و دور از امکانات اولیه قرار داشتند و اکثرا بی سواد بودند. از آن طرف طیف زنان درباری نیز، عموما توجه‌شان به شاهان و شاهزادگان و امور جاری زندگی و … بوده است. اما در این بین البته از قشر خاص نزدیک به دربار، زنانی را مشاهده می‌کنیم که هم سواد داشته و هم از استقلال خاصی برخوردار بودند. زنانی که با ادبیات نیز سر و کار داشته و با چند همراه از شهر و دیارشان به سفر حج تمتع و زیارت عتبات رفته‌اند. نکته مهمتر از سفر رفتن‌شان، سفرنامه نویسی‌شان است! اینکه زنانی حدود ۱۳۰ سال قبل حین سفر، آن هم چنین سفر طاقت‌فرسایی با امکانات اندک و سختی‌های زیاد چه در سفر چه برای نوشتن، که هرکدام هم از آن گفته‌اند، دست به نوشتن سفرنامه زده‌اند، حقیقتا کاری خاص و ارزشمند است. هر سه بانو حین سفر به نوشتن روزنگار پرداخته‌اند که نسبت به نوشتن سفرنامه بعد از اتمام سفر، به ثبت بهتر و دقیق‌تر وقایع کمک کرده است. علاوه بر ذکر زمان‌ها و توصیف مکان‌ها و راه و اتفاقات مختلف، وصف افراد و روابط اجتماعی بین مردم از ویژگی‌های جالب توجه این سفرنامه‌ها است که در بسیاری از این روابط انگار با نوشته‌ای از امروز سر و کار داریم نه ۱۳۰ سال قبل! بیشتر گفتگوهای زنانه، موضوعات مورد بحث، پشت سر بقیه حرف زدن‌ها و نکات زندگی روزمره که هرسه به طور دقیقی از این جزئیات در متن‌شان گفته‌اند، برای ما آشنا و قابل همذات پنداری است. مثلا در یکی از این سفرنامه آمده است: “باز با حاجی خانم اصفهانی تماشا می‌کنیم، می‌خندیم، غیبت می‌کنیم. خدا ببخشد.”

این سه بانوی قاجاری، هرکدام از راهی متفاوت به حج رفتند و پس از انجام اعمال حج واجب و زیارت مدینه منوره، به عتبات عالیات در عراق و زیارت امامان مدفون در نجف، کربلا، کاظمین و سامرا نیز رفته و سپس به ایران بازگشته‌اند. ابتدای هر کتاب نقشه مسیر رفت و برگشت‌شان کشیده شده است. سختی‌های راه و انواع و اقسام وسایل رفت و آمد و برخورد اذیت کننده برخی مردم شهرهای مختلف مخصوصا در جده و افرادی که به هر نحوی از این‌ها طلب پول می‌کردند، راهزن‌ها، بیماری‌ها و موارد دشوار دیگر تفاوت مهم بین زمان ما و آنان است که با خواندن این سفرنامه‌ها نعمت سفر آسان در روزگار خودمان را بهتر درک می‌کنیم.

سفرنامه زنان قاجاری: چادر کردیم رفتیم تماشا

کتاب اول با عنوان “چادر کردیم رفتیم تماشا”، در مورد عالیه خانم شیرازی است که از اصل و نسبش اطلاع خاصی از دست نیست اما مشخصا با بزرگان دربار ناصرالدین شاه ارتباط دارد. او و همراهانش در سال ۱۲۷۱ هجری شمسی از کرمان به بندرعباس می‌رود و از آنجا با کشتی راهی بمبئی هند می‌شود! پس از توفقی در بمبئی و سوار شدن حجاج هندی، با کشتی به سمت جده حرکت می‌کنند. در طول این مسیر و انجام اعمال حج و سپس رفتن به عراق و بازگشت به ایران، کنار سختی‌های راه و سفر، یکی از همراهانش فوت می‌کند، پولش تمام شده و به سختی خودش را از بغداد به کرمانشاه و بعد تهران می‌رساند. نیمه دوم کتاب، شرح رفت و آمدهای عالیه خانم در تهران به خانه بزرگان و حتی دربار و اندرونی ناصرالدین شاه است. عالیه خانم شوخ طبعی خاص خودش را دارد که در بخش‌هایی از سفرنامه‌اش بروز پیدا کرده و به طور کل اطلاعات بسیار خوبی از نحوه سفر در آن زمان و اوضاع ایران و عراق و عربستان و همچنین اندرونی دربار شاه در این نوشته آمده است. عالیه خانم در سال ۱۲۷۳ بعد از دو سال به شهرش کرمان برمی‌گردد.

او در جایی نوشته است: ” امروز که روز بیست و دوم است احوال سرکار خانم بسیار تا بسیار بد است. خداوند خودش محافظت فرماید. والله اگر فهمیدم کجا آمدم و کجا می‌روم یا فهمیدم چطور طواف کردم. از دو حال بیرون نیست یا این‌که اعمال من به هیچ وجه مقبول نیست یا این‌که خیلی خیلی مقبول افتاده.”

در مورد دربار نیز نوشته: “عصرها می‌رفتیم حیاط شاه، هشتاد زن شاه همه بزک می‌کنند، زرد، سرخ، سبز، همه رنگ… شاه خودش جلو می‌افتد، زن‌ها دنبالش. دور حیاط می‌گردد. با تعجیل مثل این‌که کسی دنبالش کرده باشد. گاهی با غلام بچه‌ها گوی بازی می‌کند. گاهی با زن‌ها شوخی می‌کند.”

سفرنامه زنان قاجاری: سه روز به آخر دریا

این کتاب که دومین کتاب این مجموعه است، روز نوشت‌های شاهزاده خانم قجری نوه فتحعلی‌شاه و همسر حاکم طبس است. او با چند همراه در خرداد ۱۲۶۵ هجری شمسی، عرض ایران را با قافله‌ای طی کرده و از طبس به کرمانشاه و بعد بغداد می‌رود. از آن‌جا ادامه سفرش را به صورت دریایی طی می‌کند و ابتدا سوار بر کشتی از دجله به بصره و سپس به بوشهر می‌رود. بعد از توقفی در بوشهر، با عبور از خلیج فارس و دریای عمان و دور زدن شبه جزیره عربستان به بندر جده می‌رسند. شاهزاده خانم در کشتی به شدت مریض شده و بیشتر در حال استراحت بوده و کمتر از این بخش از سفرش نوشته است. بعد از انجام اعمال حج در مکه و زیارت مدینه، به عراق رفته و مدتی نسبتا طولانی در شهرهای زیارتی آن‌جا مانده و سپس بعد از حدود ۱.۵ سال از آغاز سفرش به طبس بازمی‌گردد. شاهزاده خانم تسلط بالایی بر شعر داشته و در لابه‌لای روزنگارش و به فراخور اتفاقات از ابیات گوناگون استفاده کرده است.

سفرنامه زنان قاجاری: خانم فردا کوچ است

کتاب سوم، سفرنامه یکی از همسران ناصرالدین شاه است که چهار سال پس از کشته شدن شاه در مهر ۱۲۷۸ هجری شمسی راهی این سفر شده است و به خاطر بسته بودن راه عراق به عربستان، از مسیر طولانی و سخت به سوریه رفته و با کشتی از طریق کانال سوئز و دریای سرخ به جده رسیده است و سپس اعمال حج را انجام داده و در ادامه به عراق رفته و مدتی طولانی در شهرهای نجف و کربلا مانده و حدود دو سال پس از آغاز سفرش به تهران برمی‌گردد. علاقه بیش از حد او به ناصرالدین شاه در جای جای سفرنامه‌اش پیداست و مدام میرزا رضای کرمانی قاتل او را لعن می‌کند!

اینکه هرسه زن نسبت به عموم زنان جامعه تمکن مالی و جایگاه اجتماعی بالاتری داشته‌اند، باعث شده تا در سفرنامه‌هایشان کمتر از پایین‌ترین اقشار جامعه مطلبی ببینیم اما به طور کل مطالعه این آثار باعث می‌شود تا دیدمان نسبت به وضع زندگی در دوران قاجار تا حدی اصلاح و کامل شود.

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا