جادوی گربهی سیاه | مروری بر کتاب پاستیل های بنفش
عموم مردم، آدمهای خیالپرداز را دیوانه میپندارند. انگار طناب نازکی به اسم واقعیت هست که فقط کسانی که بااحتیاط روی آن راه میروند، عاقل حساب میشوند؛ نه کسانی که بالای آن به پرواز درمیآیند! احتمالا همه این آدمها تا آخر عمر به دور از دیوانگی و مثل بندبازی که هر لحظه در حال افتادن است زندگی خواهند کرد، مگر دستهایی کوچک از آنها که یکبار توی زندگی طعم جادویی خیال را میچشند و تا آخر عمر با آن لحظه جادویی زندگی میکنند. پاستیل های بنفش قصه همین آدمهاست؛ بندبازان کوچک و بزرگی که سوار برخیال، از واقعیتهای تلخ زندگی گذشتهاند. توضیحات کاملی از این کتاب را در سایت چی کتاب بخوانید.
فهرست مطالب
داستان کتاب پاستیل های بنفش
پاستیل های بنفش داستان زندگی جکسون است. جکسون، پسربچه دوازده سالهایست که فکر میکند همیشه برای همه چیز یک توضیح منطقی و واقعی وجود دارد. زندگی او و خانوادهاش، شرایط جالبی ندارد. آنها بعد از ابتلای پدر نوازندهاش به بیماری اماس، مجبورند مدام کاغذ تخلیه فوری را دریافت کنند و هر چند ماه یکبار خانهشان را عوض کنند تا حدی که یکبار چند ماهی را هم توی ون سواری و با نوازندگی پدر سر چهارراه زندگی کردهاند.
اما حالا اوضاع فرق میکند. اینبار جکسون و خانوادهاش باید علاوه بر تخلیه فوری خانه، برای اینکه پولی برای زنده ماندن حتی توی ماشین داشته باشند، باید وسایل خانهشان را حراج کنند تا مگر بخشی از پول خرید غذایشان را از این طریق به دست بیاورند. حالا جکسون با اینکه به قول معاون مدرسهشان روح پیری دارد، تحمل این شرایط، آن هم در حالی که هیچ کدام از همکلاسیهایش مثل او نیستند برایش سخت و دشوار است. تا اینکه ناگهان درست وقتی او بین آن همه واقعیت تلخ اسیر شده، کرنشا به سراغش میآید، گربهای بزرگ و خیالی که مدتی ناپدید شده بود، اما دوباره پیدایش شده تا به جکسون کمک کند.
بررسی کتاب
پاستیل های بنفش رمانی کوتاه است. رمانی که در دسته ادبیات فانتزی جای میگیرد و درباره موضوع دوست خیالی صحبت میکند. مسئلهای که غالب کودکان و نوجوانان آن را تجربه کردهاند. اما دوست خیالی علاوه بر زندگی ما آدمها، در نوشتن کتابها هم موضوع پرطرفداری است. علاوه بر پاستیل های بنفش و کرنشای خیالیاش، کتابهایی مثل باب دوست من، دری فانتاسماگوری و اعترافات یک دوست خیالی از جمله کتابهایی است که در این سالها با این موضوع برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است.
کرنشا نماد همه موجودات عجیب و غریبی است که در سختترین شرایط زندگی، سراغ ما میآیند و کمک میکنند با واقعیت بهتر کنار بیاییم. موجوداتی که گرچه ممکن است کسی به غیر از خودمان آنها را نبیند، اما آنها با حرفهایشان، حرکاتشان و حتی شوخیهایشان! در مواقعی زندگی را برای ما بیشتر از هر کسی دیدنی میکنند.
نقد کتاب پاستیل های بنفش
نثر پاستیل های بنفش مهمترین نقطه قوت آن است. طوری که حین خواندن احتمالا شما هم مثل من و بسیاری از خوانندگان این کتاب، احساس میکنید جکسون دوست صمیمیتان است. جکسون گاهی آدم بدی میشود و کارهای نادرستی از او سر میزند و گاهی هم کارهایی میکند که از یک پسربچه بعید است. شاید همین نکته او را تا این حد به ما شبیه میکند: آدمی که هم کار بد میکند، هم کار خوب. هم گاهی گریه میکند و هم گاهی میخندد و مهمتر از همه اینکه بعضی وقتها از دست کارهای پدر و مادرش کلافه و متنفر میشود، در عین اینکه واقعا آنها را دوست دارد.
خانواده در پاستیل های بنفش مفهوم پررنگی است. خانواده پناه اعضای آن است، حتی وقتی در شرایط سختی قرار دارند. خانواده جکسون معمولیاند و حتی شاید به دلیل مشکلات مالی از معمولی هم کمی پایینتر! اما مشکلات آنها را از پا درنمیآورد، بلکه به هم نزدیکترشان میکند. شاید همگی مطلعاند که نمیتوانند از پس خیلی از مشکلات به سرعت بربیایند، اما خوب میدانند اینکه کنار هم باشند و با یکدیگر گفتگو کنند، کمک میکند شرایط سخت را کمی راحتتر پشت سر بگذارند.
در اوایل کتاب جکسون در جایی میگوید:
وقتی سعی میکنم زندگیام را به یاد بیاورم، بیشتر شبیه بازی لگویی است که بعضی از تکههای اصلی آن گمشدهاند. زور میزنید کاملش کنید، اما خودتان میدانید شبیه عکس روی جعبه نمیشود.
دوستی، چه خیالی باشد و چه غیر خیالی، برای جکسون حلقه مفقودهای است که با آن میتواند از واقعیت نترسد و فرار نکند. جکسون پسربچه منطقی است و همه از جمله مادرش و معلمش آن را تشویق میکنند، اما گرچه واقعیت برای زندگی لازم است، اما کافی نیست. شاید به همین دلیل است که کرنشا از ناخودآگاهش و سالهای دور کودکیاش به سراغش میآید. او به سراغ جکسون میآید تا به او اثبات کند نه فقط در زندگی او، بلکه در زندگی آدمهای دیگر هم وقتی واقعیت، مجالی برای زندگی باقی نمیگذارد، خیال مثل یک شعبدهباز وارد میشود و با جادویش زندگی را نجات میدهد. چیزی که دقیقا مثل تماشای یک شعبده میماند، نباید دنبال دلایلش بگردی بلکه فقط باید از آن لذت ببری.
همچنین فرم ارائه کتاب پاستیل های بنفش، فرم بسیار جالبی است. در فاصله بین فصول کتاب، صفحهای قرار دارد که هربار کرنشا در جهتی از آن قرار دارد و نماد بازیگوشی او و سرکشیهای گاه و بیگاهش به زندگی جکسون است. با این حال اما میتوان پیرنگ قصه را از لحاظ نداشتن فراز و فرودهای کافی مورد نقد قرار داد. ضمن اینکه پایان کتاب هم با توجه به چند تغییر ناگهانی که رخ داد، آنچنان شایسته آنچه نبود که در دل داستان گذشت.
حواشی کتاب پاستیل های بنفش
پاستیل های بنفش در سال ۲۰۱۵ در لیست منتخب سال وبسایت گودریدز قرار گرفته است. ضمن اینکه علاوه بر امریکا در کشورهای دیگری از جمله ایران فروش بسیار خوبی داشته است. به طوری که این کتاب تاکنون ۱۶۳ بار از سوی انتشارات پرتقال مورد تجدید چاپ قرار گرفته است.
جمعبندی
پاستیل های بنفش برای کودکان و نوجوانان خیالپرداز که دوست خیالی داشتهاند یا دارند، تجربه جالبی خواهد بود. و طبعا برای بچههایی که طرفدار فضاهای فانتزی نیستند یا به قصههای ماجراجویانه علاقه دارند، پیشنهاد خوبی نخواهد بود. این کتاب را همچنین با توجه به کوتاه بودنش میتوان به پدر و مادرهایی پیشنهاد داد که علاقهمند به کشف دخیل کودکانشان هستند و دلشان میخواهد بیشتر به آنها نزدیک شوند.